دوره عالي مديريت حرفه اي كسب و كار DBA

Get Ready to Transform Yourself for Success خودتان را براي تبديل شدن به آدم موفق

رضايت مشتري = صرف زمان يا پول‌؟

۲۳۴ بازديد ۰ نظر

رضايت مشتري = صرف زمان يا پول‌؟

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

ميلر تايم، «ليو ريچلي»، اين دو كمپين بازاريابي بسيار متفاوت از هم (يكي فروشنده نوشيدني و ديگري خدمات‌رسان مالي) چه وجوه مشتركي با يكديگر دارند؟

هر دوي آنها بيش از آنكه بر خريد محصولات تكيه داشته باشند، بر امتحان كردن آنها توسط مشتريان تاكيد دارند و بر اساس نظر پژوهشگران استنفورد هر دو اين كمپين‌ها از تاثير گذاري بسيار بالاتري نسبت به ديگران برخوردارند.

جنيفر آكر، پروفسور جنرال آتلانتيك در دانشكده اقتصاد استنفورد مي‌گويد‌: از آنجا كه تجربه يك شخص از يك محصول، منجر به نوعي حس شخصي نسبت به آن محصول مي‌شود، اشاره به زمان، نوعا باعث نگرش‌هاي مطلوب بيشتر و خريدهاي بيشتر مي‌شود.

 سليم خليلي مدرس و مشاور حوزه كسب و كار و برگزار كننده دوره هاي MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همكاري دانشگاه هاي داخلي و خارجي، اين مطلب را براي شما انتخاب كرده است 

آكر و همكارش در تاليف، كيسي موگيلنر، نامزد دكترا در اقتصاد كه اين مقاله بر مبناي نظريه او است، ۳۰۰ آگهي را در مجلات ماني، نيويوركر، كوزموپوليتن و رولينگ استون، بررسي كرد و دريافت كه نزديك به ۴۸ درصد از آنها به مساله زمان اشاره داشتند. آكر مي‌گويد‌: واضح است كه بازاريابان در برخي سطوح از درك خود احساس مي‌كنند كه مساله زمان امري مهم است. با اين وجود هنوز تحقيقات كمي‌در مورد آنكه آيا واقعا تاكيد بر موضوع زمان روي خريد مشتريان و روي هم رفته رضايتشان از آنچه خريده‌اند، تغييري ايجاد مي‌نمايد، انجام شده است.

يك تعبير آن است كه ارتباط ما با زمان شخصي‌تر از ارتباط‌مان با پول است. موگيلنر مي‌گويد‌: نهايتا پول منبع كمياب‌تري است، چنانچه از دست رود، ديگر از دست رفته است و بنابراين در نظر ما معنادارتر است. اينكه چگونه زمان خود را سپري مي‌نماييم، به مراتب بيشتر از آنكه چگونه پول خود را خرج مي‌كنيم، معرف شخصيت ما است.

تحقيقات قبلي نشان داده بودند كه صحبت از پول افراد را مغرور و محتاط مي‌كند و از ميزان حس همدردي آنها نسبت به سايرين مي‌كاهد، از طرف ديگر هنگامي ‌كه به مساله زمان اشاره مي‌شود، مولفه اجتماعي بزرگي پيش مي‌آيد كه باعث مي‌شود محصول مورد استفاده با اطرافيان شما مرتبط شود كه باعث مي‌شود تا تجربه يك محصول غني‌تر و با معناتر شود.

در اولين آزمايش خود، اين دو نويسنده يك نوع فروش ليموناد توسط دو كودك شش ساله (براي آنكه رفتار افراد حقيقي باشد) راه‌انداختند و براي اين كار از سه علامت مختلف استفاده كردند. روي اولين علامت نوشته شده بود‌: «كمي ‌زمان صرف كنيد و از ليموناد C&D لذت ببريد»، روي دومين علامت، «كمي‌پول خرج كنيد و از ليموناد C&D لذت ببريد» و روي سومين علامت به سادگي نوشته شده بود «از ليموناد C&D لذت ببريد». به مشتريان گفته شده بود كه مي‌توانند بين يك تا سه دلار براي يك ليوان ليموناد پرداخت كنند. بعد از خريد از آنها نظرسنجي مي‌شد تا ميزان رضايت‌شان از محصول بررسي شود. نتايج به دست آمده آموزنده بودند‌: تابلويي كه بر موضوع زمان تاكيد داشت، توانست در حدود دوبرابر بيشتر از تابلويي كه عبارت پول را نمايش مي‌داد، مشتري جذب كند. مشترياني كه حاضر بودند تقريبا دو برابر بيشتر پول پرداخت كنند.در دومين آزمايش از دو دسته از دانش‌آموزان كالج كه آيپاد داشتند، سوال شده بود كه «چقدر زمان با آيپاد خود صرف مي‌كنيد» و «چقدر پول خرج آيپاد خود كرده‌ايد». دانش‌آموزاني كه از آنها در مورد زمان سوال شده بود، نظرات بهتري در مورد آيپاد داده بودند تا دانش‌آموزاني كه از آنها در مورد پول سوال شده بود. آكر مي‌گويد‌: «ما از وجود اين تفاوت‌هاي قوي متعجب شده بوديم».

اما موگيلنر و آكر به بررسي ارتباطات پيچيده‌تري از پول و زمان علاقه‌مند شدند. يك تئوري آن است كه اشاره به مساله پول، در نظر مشتريان از آن جهت كه بيشتر يادآور هزينه اي است كه صرف محصول كرده‌اند تا لذتي كه از آن برده‌اند، همواره منفي است. براي بررسي اين احتمال موگلينر و آكر از يك سري از شركت‌كنندگان در يك كنسرت موسيقي فضاي باز در سان فرانسيسكو، نظرسنجي‌اي به عمل آوردند. با آنكه هزينه كنسرت رايگان بود، اما مردم مجبور بودند تا براي داشتن جايگاهي مناسب، در صف‌هاي طولاني و براي مدت زياد منتظر بمانند. آكر و موگلينر از تعدادي از افراد (كه به صورت تصادفي انتخاب شده بودند) سوال كردند كه فكر مي‌كنند، امروز چه مدتي را براي تماشاي كنسرت صرف خواهند كرد و از تعدادي پرسيدند كه چه ميزان پول صرف آن خواهند كرد. حتي در مواردي كه هزينه واقعي، بيشتر زمان بود تا پول، سوال در مورد وقت و زمان، به اظهار نظر‌هاي مثبت تري مي‌انجاميد. جالب‌تر آنكه افرادي كه مدت بيشتري را در صف ايستاده بودند و در واقع هزينه بيشتري از نظر زماني متحمل شده بودند، رضايت بيشتري از كنسرت ابراز كردند.

استثنايي در همه اين موارد‌: هنگامي‌ كه محصولاتي كه مردم براي ارزش ظاهري و پرستيژ، آنها را خريداري مي‌كنند وارد بازار مي‌شود، تاكيد بر مساله پول، موثرتر به نظر مي‌آيد. فاستوني‌ها، جواهرات گران قيمت و خودروهاي شاسي‌بلند، همه در اين رده قرار مي‌گيرند. موگلينر مي‌گويد: با اين خريدهاي لوكس، مصرف‌كنندگان احساس مي‌كنند كه وجهه خود را بالا مي‌برند و فقط از داشتن چنين محصولاتي احساس رضايت مي‌كنند تا زمان و وقتي كه با آن سپري مي‌كنند.از نظر بازاريابان مطالعه بازار بايد دنباله دار باشد، چرا كه امروزه آنها كنترل كمتري روي نحوه پذيرش محصولات خود از جانب مشتريان دارند و اين كنترل به دست خود مشتريان افتاده است. آكر مي‌گويد: يكي از مطالعات نشان داد كه تبليغات برآمده از خود مشتريان ۹ برابر موثرتر از تبليغات بازاريابان است. آگاهي از اينكه چه چيزي به زندگي مشتريان بالقوه يك محصول معنا مي‌بخشد، مي‌تواند به كسب و كار‌ها در بازاريابي كمك كند.

نوشته‌: آليس لا پلنت، فارغ‌التحصيل دانشكده اقتصاد استنفورد

مترجم‌: مائده ارباب‌زاده

www.managerwise.com

با خدمات آموزشي و مشاوره اي ما بيشتر آشنا شويد:

دوره تخصصي ۲ هفته اي مهارت هاي كسب و كار در كشور انگليس SLS Specialist Language Services

دوره عالي مديريت كسب و كار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مديريت كسب و كار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره اي در دو بخش مشاوره فردي و كسب و كار

Telegram-Android-icon

بزرگ‌ترين كارخانه توليد غلات صبحانه

۱۷۸ بازديد ۰ نظر

بزرگ‌ترين كارخانه توليد غلات صبحانه

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

كيانا غلامي

كلاگز بزرگ‌ترين كارخانه توليد غلات صبحانه (سريل) در دنيا است. محصولات كلاگز در ۱۹ كشور توليد مي‌شود و در بيش از ۱۶۰ كشور در سراسر دنيا به فروش مي‌رسد.

‌اين شركت داراي نشان سلطنتي از ملكه اليزابت دوم و پرنس ولز مي‌باشد.

 سليم خليلي مدرس و مشاور حوزه كسب و كار و برگزار كننده دوره هاي MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همكاري دانشگاه هاي داخلي و خارجي، اين مطلب را براي شما انتخاب كرده است 

اولين محصول كلاگز هم، مثل كوكاكولا و بسياري ديگر از شركت‌هاي بزرگ در صنعت مواد غذايي، در ابتداي كار براي مصرف دارويي و سلامتي استفاده مي‌شد.‌ اين محصول كلاگز، كورن فلكس(Corn Flakes) بود كه در «انستيتوي وسترن هلت ريفورم» (Western Health Reform Institute) به وجود آمد.‌اين سازمان عجيب و غريب براساس‌ايده تصفيه روح از طريق رژيم غذايي با استفاده از غلات و حبوبات بنا شده بود.

آلن پاركر (Alan Parker) كارگردان معروف انگليسي، يك قرن بعد، فيلم «جاده‌اي به ولويل» (The Road To Wellville)را با الهام از‌اين انستيتو ساخت. ‌اين فيلم نشان مي‌داد كه چگونه اعضاي ‌اين انستيتو، كم كم به صورت يك فرقه مذهبي در آمده بودند.

دكتر جان‌هاروگ كلاگ (John Harvey Kellogg)، از سال ۱۸۷۶ كارشناس ارشد موسسه بود و به همراه برادرش ويليام، اولين غله مخصوص صبحانه (سريل) را با هدف پيشگيري از سوءهاضمه به بازار عرضه كرد.

ويليام، بيشتر از برادرش قدرت مديريت داشت و در سال ۱۹۰۶ شركت «بتل كريك توستت كورن فلكس (Battle Creek Toasted Cornflakes Company) را براي توليد انبوه محصول ابداعي‌شان، تاسيس كرد.

البته در‌اين ميان فقط دانه‌هاي ذرت تفت داده نشد! در سال ۱۹۰۶، ساختمان چوبي كارخانه نيز به علت آتش سوزي، تخريب گرديد و ويليام ناچار از صفر شروع كرد. پس از پشت سر گذاشتن شكست اوليه، شركت كه نامش را به كلاگز تغيير داده بود، با تكيه بر كمپين‌هاي فشرده تبليغاتي به سرعت رشد كرد.

پس از تلاش‌هاي فراوان ويليام، در آن سال به دليل چاپ يك آگهي در نشريه «ليديز هوم جورنال» (Ladie’s Home Journal)،فروش سريل‌هاي كلاگز از ۳۳ جعبه در روز به ۲۹۰۰ جعبه افزايش يافت.

در اوايل قرن بيستم، در حقيقت نام تجاري كلاگز بلند پروازترين سفارش‌دهنده آگهي‌هاي تبليغاتي در سراسر دنيا بود. در سال ۱۹۱۱ بودجه‌اي كه شركت براي تبليغات اختصاص داده بود، در حدود يك ميليون دلار بود. بزرگ‌ترين تابلوي تبليغاتي دنيا تا آن زمان، به سفارش كلاگز در ميدان تايم نيويورك نصب شد.

هدف شركت اين بود كه حروف لوگوي كلاگز را تا جايي كه ممكن است، براي مردم آشنا سازد. استفاده از حروف لوگو، سوژه اصلي تمام آگهي‌هاي كلاگز بود و‌اين لوگو روي تمام جعبه‌هاي سريل چاپ مي‌شد. پس حتي قبل از اينكه انواع ديگر سريل‌هاي كلاگز وارد بازار شود، كلمه كلاگز اهميتي معادل كلمه «كورن-فلكس» پيدا كرد.

تمركز روي نام تجاري كلاگز، يعني نام تجاري‌اي كه بر اساس ارزش‌هايي چون طعم، اطمينان و سلامتي به وجود آمد. از سال ۱۹۴۰، سريل‌هاي كلاگز، با انواع ويتامين‌ها غني شدند. ‌اين امر نشان مي‌داد كه مشتريان حاضر نيستند سريل‌هاي مشابه ارزان‌تري را جايگزين نام آشناي كلاگز كنند. بر همين اساس، كلاگز در «برندينگ پوششي»(umbrella branding) تخصص يافت.

هر كدام از سريل‌هاي جديد با نام تجاري منفرد، كلاگز را حمايت مي‌كردند و نيز از طرف كلاگز حمايت مي‌شدند.‌اين نكته كلاگز را از رقبايي چون جنرال ميلز (General Mills) سازنده سريل چي ريوز (Cheerios) و فيليپ موريس پست (Philip Morris Post) سازنده سريل شردد ويت (Shredded Wheat) كه برايشان تنها نام يك سريل به خصوص مهم است، متمايز مي‌ساخت.

سال‌ها سرمايه‌گذاري براي ارائه و معرفي نام كلاگز، بدين معنا بود كه اكنون مي‌توانست براي محصولاتش، قيمتي بالاتر از رقبايش بگذارد. پس كلاگز، آنچه را كه اقتصاددانان «نرخ كشش تقاضا» مي‌نامند، تا نهايت درجه آزمايش كرد. با‌اين حال وقتي در آمريكا، قيمت هر جعبه سريل «اپل جكز» (Apple Jack’s) را به پنج دلار افزايش داد، كم كم ميزان فروش افت پيدا كرد.

آشنا بودن نام تجاري كلاگز، آن را به بهترين نمونه موفق در «برندينگ پوششي» تبديل كرد، چون‌اين نام آشنايي، همزمان به ارزش همه كالاهاي كلاگز مي‌افزود.

در طول قرن گذشته، كلاگز به هدف خود دست يافت و امروز يكي از آشناترين نام‌هاي تجاري دنيا است. نام‌هاي تجاري منفردي مثل «رايس كريسپيز» (Rice Krispies) و «اسپشل كي» (Special K) كه سازنده اصلي آنها كلاگز بود هم به نوع خود، نام‌هاي معروف و شناخته شده‌اي هستند كه خريداران هرگز شكي در مورد نام توليد كننده اصلي آنها ندارند.

كلاگز اكنون بيش از ۳۱ هزار كارمند دارد و با فروش سالانه بيش از ۱۲ ميليارد دلار، پيشگام توليد سريل‌هاي صبحانه در دنيا است.

با خدمات آموزشي و مشاوره اي ما بيشتر آشنا شويد:

دوره تخصصي ۲ هفته اي مهارت هاي كسب و كار در كشور انگليس SLS Specialist Language Services

دوره عالي مديريت كسب و كار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مديريت كسب و كار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره اي در دو بخش مشاوره فردي و كسب و كار

Telegram-Android-icon

آيا واقعا مي‌توان در هنگام خواب درآمد كسب كرد؟

۸۱ بازديد ۰ نظر

آيا واقعا مي‌توان در هنگام خواب درآمد كسب كرد؟

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

نوشته: كاترين گيج

اگر به هر ميزان از اينترنت استفاده كرده باشيد، احتمالا با انبوهي از ايميل‌هاي بيهوده كه ادعا مي‌كنند شما مي‌توانيد در هنگام خواب كسب درآمد نماييد، مواجه شده‌ايد.

بسياري از افراد عاقل چنين ادعاهايي در مورد پول راحت را مورد توجه قرار نمي‌دهند،‌اما اين مساله واقعا حقيقت دارد؟ آيا واقعا مي‌توان در حين خواب كسب درآمد نمود؟ جواب به طور قطع بله است،‌اما به هيچ وجه تصور نكنيد كه اين جواب من يك پيشنهاد براي پولدار شدن سريع در خواب است.

 سليم خليلي مدرس و مشاور حوزه كسب و كار و برگزار كننده دوره هاي MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همكاري دانشگاه هاي داخلي و خارجي، اين مطلب را براي شما انتخاب كرده است 

از آنجا كه اين كار را كمي‌بيش از يك ماه است كه انجام مي‌دهم، مي‌دانم كه كسب درآمد از طريق اينترنت ‌امكان دارد. در واقع من از اينترنت براي بازاريابي كسب و كار خودم، چندين سال با موفقيت چشمگيري استفاده نموده‌ام، ‌اما تنها از ماه پيش بود كه با جسارت شروع به فروش محصولاتم از طريق وب سايتم نمودم.

در طي چند هفته گذشته، فروش قابل توجهي از محصولات اينترنتي‌ام و آخرين كتابم، ۱۰۱ روش براي شكار اولين فرصت، داشته‌ام. در عرض يك ساعت كه از آغاز ارائه محصولاتم مي‌گذشت، من در حال كسب درآمد بودم. از همان روز اول، هر روز صبح كه كامپيوتر خود را روشن مي‌كنم، با فروش‌هايي مورد استقبال قرار مي‌گيرم. بيشترين چيزي كه من در مورد اين كار دوست دارم، سود حاصل از آن است. از محصولات اينترنتي‌ام، سودي نزديك به ۱۰۰ درصد كسب مي‌نمايم و از كتاب‌هايم با وجود هزينه‌هاي جابه‌جايي و حمل و نقلي كه دارند نيز سود خوبي به دست مي‌آورم. اين مساله خارق‌العاده به نظر مي‌آيد و حقيقت نيز همين است، با اين حال من محصولاتم را به سادگي روي وب سايت قرار ندادم و آنها نيز به طور معجزه آسا به فروش نرفتند.

همان طور كه براي هر فردي كه با موفقيت از طريق اينترنت فروش مي‌كند صدق مي‌كند، من نيز مدتي مشغول به كار در پشت صحنه ارائه محصولاتم بودم. قبل از آنكه محصولاتم را روي وب‌سايت در دسترس عموم قرار دهم، مي‌بايست تا از رو به راه بودن تمامي ‌سيستم‌ها اطمينان حاصل مي‌كردم.

كار با تحقيقات وسيعي در مورد آنكه چگونه محصولات را در اينترنت بايد ارائه كرد، آغاز شد. من در واقع هر چيزي را كه‌ امكان داشت، توسط عده‌اي كه از طريق اينترنت كسب درآمد مي‌كردند، مطالعه كردم، به كنفرانس‌هاي اينترنتي گوش دادم، محصولات افراد ديگر را خريداري كردم و ساعات زيادي را براي آشنايي با نحوه انجام اين كار سپري كردم.

البته ضرورتا ادعاهاي هر فردي را در مورد كسب درآمدش ازاينترنت، باور نمي‌كردم. بسياري از افراد ادعاي كسب درآمدهاي هنگفتي از طريق اينترنت دارند، حال آنكه واقعيت ندارد، با اين وجود افرادي نيز هستند كه سودهاي باورنكردني‌اي از طريق فروش محصولات اينترنتي به دست مي‌آورند.

قبل از پذيرفتن هر ادعايي، آن را بررسي مي‌نمودم. از طريق ايميل يا تلفن با اشخاص ديگري صحبت مي‌كردم تا چيزهايي در مورد برخي افراد حرفه اي تر در اين زمينه بدانم و اين فرصت را داشتم تا براي برداشتن اولين قدم براي تماس با برخي از افراد خبره، با در دست داشتن تحقيقات معتبري در مورد محصولات و تجارتشان، از نزديك صحبت نمايم. با هر گفت‌وگو، كتاب، سمينار، نوشته آنلاين و كنفرانس اينترنتي، به انبار اطلاعات خود مي‌افزودم. ظرف حدودا يك سال و نيم، به مخزني از دانش دست پيدا كرده بودم.

در اين حوزه جديد از كسب و كار، دانش به تنهايي باعث موفقيت نمي‌شد و همانند ساير محصولات و خدماتم كه بارها در فروشگاه خود ارائه كرده بودم، بايستي مطمئن مي‌شدم كه محصولاتي كه قرار است معرفي كنم، به فروش خواهند رفت.

خيلي خوب است چيزي داشته باشي كه مي‌داني عالي است، ‌اما آيا واقعا افرادي خواهند بود كه براي آنچه مي‌فروشي هزينه نمايند؟ همين طور بايد اطمينان حاصل مي‌كردم كه بيشتر مشكلات قبل از ارائه محصولات حل خواهند شد.

وقت زيادي را صرف ملاقات با پشتيبان و سازنده سايتم نمودم و با يكديگر بر دورنماي اين كار و اين كه چگونه همه چيز به يكديگر پيوند خواهد خورد، كار كرديم.

بسياري از افراد نسبت به محصولات آموزشي‌اي كه از طريق اينترنت به فروش مي‌رسد بدبين هستند و در واقع حق دارند، چرا كه بسياري از آنها مهملاتي بيش نيستند و بسياري هستند كه ادعاي مهارت در اين كار را دارند، در حالي كه اين طور نيست. ما در دنياي «قبل از خريد‌ امتحان نماييد» زندگي مي‌كنيم. مردم بايد با خريدهايي كه مي‌كنند، احساس راحتي نمايند؛ قبل، بعد و در حين هر خريدي، برقراري ارتباط كليد كار است.

ارائه كالايي بدون هزينه قبل از اقدام به فروش، يك راه واقعا باورنكردني براي كسب اعتماد است. دادن پيشنهادهاي مختلف براي محصولات و قيمت‌ها نيز اهميت زيادي دارد. بسياري از مردم راحت‌تر هستند تا قبل از اقدام به خريد‌هاي بزرگتر، ابتدا يك خريد كوچك بنمايند. به همين منظور من يكسري محصولات آموزشي و رايگان متعددي به اضافه يك كتاب باصرفه تنها به قيمت ۹۵/۸ دلار براي فروش دارم. اگر سري به وب‌سايت و صفحه فروش محصولات من بزنيد، همان‌طور كه خواهيد ديد، پيشنهادهاي مختلفي براي خريدها داده شده است.

همچون هر تجارت ديگري، فروش محصولات به مشتري‌هاي حاضر، آسانتر از فروش آنها به مشتريان غريبه است. درستي اين مطلب با ارائه محصولاتي كه داشته‌ام، به اثبات رسيده است. من هزاران نفر را در پايگاه اطلاعاتي خود دارم و با داده‌هاي خود همچون طلا رفتار مي‌نمايم كه واقعا طلا است؛ چرا كه من با مردم از طريق پايگاه اطلاعاتي خود، در ارتباط هستم.

در اينجا است كه اغلب، افرادي را مي‌بينم كه مبالغ زيادي از سرمايه خود را از دست مي‌دهند. آنها در استفاده دائم از پايگاه اطلاعاتي خود يا در به روز نگاه داشتن نام خود در اذهان مردم موفق نبوده و در نتيجه قادر به به دست آوردن درك كاملي از سود و منفعتي كه از يك پايگاه اطلاعاتي منظم و به رسميت‌شناسي نام آن، مي‌تواند حاصل شود، نيستند.

همچون هر تجارت ديگري، موفقيت دائمي ‌من همراه با جرياني از سود و بازده، با در تماس بودنم با مردم، نحوه بازاريابي‌ام و اينكه اطلاعاتم تا چه حد ارزشمندند، تضمين خواهد بود. بله، مي‌توان در هنگام خواب درآمد كسب كرد و بله مي‌تواند سوددهي بالايي داشته باشد. با اين حال، درجه موفقيت در اين راه، همچون هر راه ديگري، مستقيما متناسب با ميزان تعهد و حرفه‌اي بودن در آن خواهد بود.

ترجمه: مائده ارباب‌زاده

با خدمات آموزشي و مشاوره اي ما بيشتر آشنا شويد:

دوره تخصصي ۲ هفته اي مهارت هاي كسب و كار در كشور انگليس SLS Specialist Language Services

دوره عالي مديريت كسب و كار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مديريت كسب و كار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره اي در دو بخش مشاوره فردي و كسب و كار

Telegram-Android-icon

سرگذشت دستگاه‌هاي ويدئوي خانگي

۱۸۰ بازديد ۰ نظر

سرگذشت دستگاه‌هاي ويدئوي خانگي

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

هاله گيوري

شركت آيوا يكي از شركت‌هاي برجسته در صنعت محصولات صوتي شامل دستگاه‌هاي استريو پخش صدا، سيستم‌هاي استريو كوچك، ميني‌ديسك پليرها، دستگاه پخش سي دي و نوار كاست و سيستم‌هاي پخش مخصوص اتومبيل‌ها است.

اين شركت البته در توليد و پخش دستگاه‌هاي پخش تصويري نظير پخش ويدئو، تلويزيون رنگي و پخش دي وي دي نيز فعاليت مي‌كند. اين بخش ۱۲ درصد فروش را شامل مي‌شود. البته آيوا در بخش‌هاي ديگر و در توليد لوازم جانبي كامپيوتر مانند مودم، آداپتور و اسپيكر نيز فعاليت دارد.

 سليم خليلي مدرس و مشاور حوزه كسب و كار و برگزار كننده دوره هاي MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همكاري دانشگاه هاي داخلي و خارجي، اين مطلب را براي شما انتخاب كرده است 

آيوا بيش از ۸۹ درصد از محصولات خود را با تاكيد بر توليد كم‌هزينه، خارج از ژاپن و در كشورهايي نظير سنگاپور، مالزي و اندونزي توليد مي‌كند. شركت به فروش خارج از كشور بسيار وابسته است و ۸۰ درصد از گردش مالي آن در خارج از ژاپن انجام مي‌گيرد. به ميزان ۴۳ درصد از اين رقم سهم آمريكاي شمالي و جنوبي، ۲۵درصد سهم اروپا و ۱۳ درصد سهم كشورهاي آسيايي خارج از ژاپن است. اگرچه شركت سوني ۶/۵۰ درصد سهام اين شركت را دارا است، ولي در موارد زيادي آيوا با محصولات سوني در بازار رقابت مي‌نمايد.

چگونگي آغاز به كار آيوا مقداري مبهم است. شركت در سال ۱۹۵۱ با نام آلكو دنكي سانگيو كه سازنده ميكروفن بود، پايه‌ريزي شد. در سال ۱۹۵۸ سهام شركت در بورس به معامله درآمد و در اكتبر سال ۱۹۵۹ نام شركت به آيوا تغيير يافت. در همان سال كارخانه‌اي در شهر اوتسونوميا كه در ۶۰ كيلومتري شمال توكيو واقع بود، ايجاد شد و سهام شركت به عنوان دومين سهم پرمعامله در اكتبر ۱۹۶۱ در بورس توكيو رتبه‌بندي شد.

پيشرفت اساسي در فوريه ۱۹۶۴ با توليد اولين دستگاه ضبط صداي ژاپني به نام TP707 توسط آيوا صورت گرفت و دستگاه‌هاي ضبط صدا و پخش به عنوان محصولات كليدي شركت مطرح شدند. در سال ۱۹۶۷ آيوا كارخانه ديگري در Iwate ساخت و دو سال بعد زماني كه شركت سوني سهام زيادي را در اين شركت خريداري كرد به عنوان يكي از شركت‌هاي زيرمجموعه سوني مطرح شد.

در طول دهه ۱۹۷۰ آيوا فعاليت زيادي در بازارهاي خارج از مرز انجام داد. در اواخر دهه ۱۹۷۰ آيوا شركت سرمايه‌گذاري مشترك در هنگ‌كنگ تشكيل داد. خاورميانه به عنوان بازاري پرپتانسيل براي رشد تشخيص داده شد و آيوا در سال ۱۹۷۳ شركت سرمايه‌گذاري مشترك ديگري در لبنان راه‌اندازي كرد. زمان‌بندي شركت بسيار خوش يمن بود، زيرا در همين وقت بحران نفت باعث ركود در اروپا و آمريكا شد و آسيا را به بازاري جذاب تبديل كرد و در اوايل دهه آيوا توانست

۳۰ درصد از سهم بازار از فروش دستگاه‌هاي ضبط را در آسيا از آن خود نمايد. همچنين شركت در سال ۱۹۷۴ جهش بزرگي در توليد خارج از مرزها با ايجاد كارخانه در سنگاپور و توليد در آن كشور انجام داد و در همان سال كارخانه ديگري را در شمال اوتسونوميا راه‌اندازي كرد و سهام شركت به رتبه اول در بورس توكيو تبديل شد. مدتي بعد بازار خاورميانه به دليل عدم ثبات اقتصادي و سياسي جذابيت خود را از دست داد و آيوا تلاش كرد كه وابستگي خود را به اين بازار كه دردسر آن زياد شده بود، كاهش دهد و بازار اروپا و آمريكاي شمالي را هدف قرار داد. از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۸ شركت شعبه‌هايي را براي فروش در بريتانيا، آلمان و ايالات متحده آمريكا ايجاد كرد. در اواخر دهه، فروش در اروپا و آمريكا بيش از

۶۵ درصد كل صادرات بود. در همين دهه آيوا دامنه محصولات خود را به سيستم‌هاي استريوي كوچك گسترش داد. اين سيستم‌ها كيفيت بالايي از صدا را ارائه مي‌دادند و خصايص پيشرفت‌هاي نظير صفحه نمايش ديجيتالي داشتند و داخل پكيج‌هايي ارائه مي‌شدند كه شامل راديو، استريوهاي كوچك و اسپيكر بودند. در پايان آن سال مالي شركت رقم سودي حدود ۱ميليون دلار را اعلام كرد.

در سال ۱۹۸۱ آيوا براي اولين بار وارد صنعت ويدئو شد و از مدل بتامكس سوني الگو برداري كرد. در اين سال جنگ بر سر ارزش واحد پولي ژاپن؛ يعني ين آغاز شد و صادرات براي آيوا بسيار هزينه بردار شد و براي اولين بار در طول هشت سال با ضرر بزرگي مواجه شد.

در اوايل دهه ۱۹۹۰ شركت به توسعه محصول خود ادامه داد. در سال ۱۹۹۳ آيوا توانست كنترل شركت آمريكايي كور اينترنشنال را كه توليدكننده لوازم جانبي كامپيوتر بود به دست بگيرد. همچنين شركت در افزايش توليد و حضور خود در بازار ويدئو به موفقيت رسيد.

زماني كه اكثر رقباي آيوا در اواسط دهه ۱۹۹۰ به دليل ادامه ركود اقتصادي ژاپن وضع بدي را تجربه مي‌كردند، اين شركت توانست سودآور باشد. آيوا همچنان بخش توليد خود را به خارج از مرزها منتقل مي‌كرد و در اواخر دهه بيش از ۹۰درصد توليدات در كشورهاي ديگر صورت مي‌گرفت.

وقتي آيوا وارد هزاره جديد شد، موفق‌ترين محصولش سيستم‌هاي استريوي كوچك بود و به عنوان تنها هدايت‌كننده بازار در اين زمينه فعاليت مي‌كرد. بيش از نيمي‌از بازار در آمريكا در دهه ۱۹۹۰ در دست آيوا بود، اما اين محصول نمي‌توانست ضامن رشد آيوا باشد و محصولات جديد

مورد نياز بود. در بازار ژاپن آيوا توانست با محصولات متنوعي نظير مودم، آداپتور، تلويزيون‌هاي رنگي ۲۱-۱۴ اينچي و تيونرهاي ديجيتال و ميني ديسك پليرها به موفقيت دست يابد. در سال ۱۹۹۷ آيوا وارد بازار توليد استريو براي اتومبيل‌ها شد و در آمريكاي شمالي استريو، سي دي چنجر و سيستم پخش را عرضه كرد. در سال ۱۹۹۹ آيوا توليد مستقيم محصولات را در اندونزي آغاز نمود. مدتي بعد زيرمجموعه آمريكايي آيوا دي وي دي پلير را نيز به بازار معرفي كرد.

با خدمات آموزشي و مشاوره اي ما بيشتر آشنا شويد:

دوره تخصصي ۲ هفته اي مهارت هاي كسب و كار در كشور انگليس SLS Specialist Language Services

دوره عالي مديريت كسب و كار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مديريت كسب و كار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره اي در دو بخش مشاوره فردي و كسب و كار

Telegram-Android-icon

زنان و عرصه كسب و كار

۶۳ بازديد ۰ نظر

زنان و عرصه كسب و كار

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

منبع: اكونوميست

در دهه‌هاي اخير حضور زنان در عرصه‌هاي اقتصادي بسيار پررنگ بوده است. آمارها نشان مي‌دهند كه زنان پيشرفتي عظيمي در عرصه كسب‌وكار داشته‌اند و رفته‌رفته به مهم‌ترين بدنه آن تبديل خواهند شد. اما هنوز جاي يك پرسش در اين ميان باقي است: چرا هنوز ميانگين دستمزد زنان كمتر از ميانگين دستمزد مردان است؟ چرا مردان هنوز بر شرايط و محيط كاري مسلط هستند؟ اما پيش از بررسي اين مسائل اجازه دهيد به بخشي از وقايع مهم زندگي دو زن موفق نگاهي بيندازيم.

***

نمونه اول خانم هيلدا سوليس است. وقتي هيلدا در دبيرستان درس مي‌آموخت به او پيشنهاد منشي‌گري داده مي‌شود. كسي به مادر او مي‌گويد كه هيلدا به درد مدرسه و تحصيل نمي‌خورد و بهتر است محيط‌كاري را مد نظر قرار دهد. هيلدا در آن زمان مقاومت مي‌كند. او از اين بابت بسيار عصباني مي‌شود، چون دوست داشت به تحصيلاتش ادامه بدهد. او يكي از هفت فرزند خانواده‌اي فقير، مهاجر و كارگر بود. او آرزوهاي بزرگي در سر داشت. با پافشاري بر تحصيل، هيلدا سوليس خيلي سريع به دانشگاه رفت، به درجه قانونگذار دست يافت و به جايگاه وزير كار در حكومت فدرال آمريكا نائل آمد. هيلدا سوليس نخستين زن لاتين‌زباني محسوب مي‌شود كه در كابينه آمريكا به چنين مقام خطير و با اهميتي رسيده است.

 سليم خليلي مدرس و مشاور حوزه كسب و كار و برگزار كننده دوره هاي MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همكاري دانشگاه هاي داخلي و خارجي، اين مطلب را براي شما انتخاب كرده است 

نمونه دوم خانم تارجا هالونن است. او نخستين روز كاري‌اش را در اداره حقوقي يك واحد تجاري تجربه مي‌كند. ماجرا از اين قرار است: مردي با دفتر تماس مي‌گيرد. خانم هالونن گوشي را برمي‌دارد. مرد كه صداي زنانه را شنيده است مي‌خواهد با يكي از حقوقدان‌هاي دفتر صحبت كرد. خانم هالونن مي‌گويد او مدير حقوقدان‌هاي اين دفتر است و حقوقدان ارشد اين واحد تجاري محسوب مي‌شود. اما مرد باورش نمي‌شود كه يك زن مي‌تواند دبير بخش حقوقي يك واحد تجاري باشد. اما اوضاع و احوال دفتر از آن روز به بعد بهتر مي‌شود. خانم تارجا هالونن بعدتر به مدت ۲۰ سال در پارلمان رسمي فنلاند به عنوان يكي از حقوقدان‌هاي برجسته به فعاليت خود ادامه مي‌دهد. از سال ۲۰۰۰ به بعد او رييس قوه حقوقي فنلاند بوده است. اين اولين بار است كه يك زن به چنين مقام بسيار حساس و مهمي منصوب شده است.

هر دوي اين ماجراها در دهه ۷۰ روي دادند. امروزه اوضاع به اين منوال پيش نمي‌رود. شايد به اين خاطر كه جو سياسي ديگر به كسي اجازه نمي‌دهد نسبت به زنان بي‌ملاحظه برخورد كند. اما دليل اصلي تغيير شرايط براي زنان را بايد در تغيير نگرش جامعه نسبت به آنها جست‌وجو كرد. آقاي ژوزف آكرمن مدير اجرايي بانك ملي آلمان است. او يكي از كساني است كه هنوز نسبت به اين موضوع بي‌توجه و بي‌احتياط برخورد مي‌كند. چندي پيش او در اظهار نظري عجيب گفته بود كه استخدام خانم‌هاي زيباتر و خوش رنگ و خوش‌پوش‌تر باعث زيبايي محيط كار مي‌شود. او گفت كه اين امر سبب مي‌شود حتي مشتريان بانك نيز با حوصله‌بيشتري به كارشان بپردازند. اندكي از اين سخنان نگذشته بود كه ايلس آينر، يكي از وزراي دولت آلمان، به آقاي آكرمن اخطار داد. آينر به آكرمن هشدار داد كه «بهتر است حواسشان را بيشتر جمع كند، فكرهايش را ابتدا در مغزش بجود و نگرشش را نسبت به زنان و نيز نسبت به جامعه تغيير دهد».

اين وزير مصمم دولت آلمان در مصاحبه‌اي با مجله اشپيگل اظهار كرد كه «بهتر است آقاي آكرمن براي يافتن چيزهاي زيبا و خوش‌رنگ به موزه‌ها يا گل‌فروشي‌ها سري بزند و نه به زنان». ايلس آينر نسبت به بي‌مبالاتي آكرمن اظهار تاسف شديد كرد. او در كابينه دولت اظهار اميدواري كرد كه بتواند در آينده برنامه‌هاي ارتقاي نگرش فكري را در سراسر جامعه عملي كند.

اما همه مي‌دانيم كه از آلمان تا آمريكا، از آسيا تا آفريقا، از بانك‌ها تا واحدهاي تجاري هنوز توجه به زنان به عنوان يكي از نيروهاي ارزان‌قيمت و مفيد كاري ادامه دارد. هنوز هم بسياري از بانك‌ها، دفاتر تجاري، رييسان برجسته كسب‌وكار، صنايع و حتي امور سياسي و اجتماعي توجه بيش از اندازه‌اي به استفاده ابزاري از زنان دارند. حتي جالب است كه در اين زمينه هر ساله كنفرانس‌هايي نيز برگزار مي‌شود. عده بسياري از سرتاسر جهان جمع مي‌شوند و درباره بهترين راه‌حل براي بيشترين استفاده از توانايي‌هاي زنان در كسب‌وكار هم‌انديشي مي‌كنند. در واقع، نقش زنان در بسياري از كسب‌وكارهاي نوظهور هنوز فرعي محسوب مي‌شود.

زنان از حقوق پايه و مزاياي كمتري نسبت به مردان برخوردار هستند و همه‌مان ديگر از خشونت‌ها و تعدي‌هاي اخلاقي نسبت به زنان در سرتاسر جهان آگاه هستيم. زنان از كمبود مزاياي زيادي رنج مي‌برند و حتي با شرايط كاري يكسان تقريبا به اندازه‌ نصف ميانگين مردان درآمد دارند. بايد اذعان كرد كه زنان در سرتاسر دنيا شهروند درجه دو محسوب مي‌شود. اما چطور بايد به اين ملغمه‌ها خاتمه داد؟ چگونه مي‌توان نشان داد كه نقش زنان مهم‌تر مي‌شود، اما بي‌توجهي نسبت به آنان نيز روزبه‌روز افزايش مي‌يابد؟

در كشورهاي ثروتمند و متمدن جهان اكثر نبردهاي سياسي و قانوني بر سر حقوق زنان به نتايج مطلوب خويش دست يافته‌اند. اما هنوز اتفاق چشمگيري در عمل، زندگي و برخورد انسان‌هاي اين كشورها رخ نداده است. مي‌توان بيان كرد كه تغيير نگرش افراد بسيار ناچيز بوده است. همه مي‌دانند كه زنان نقش بسيار زيادي در اعطاي آزادي‌هاي مدني، سياسي و اجتماعي به كل جامعه ايفا كرده‌اند. زنان پيشروان مسيرهاي اقتصادي بوده‌اند. اما در عين حال سويه‌هاي تاريك قضيه نيز بر همه ما روشن شده است. استفاده ابزاري از زنان به عنوان نيروي كار ارزان‌قيمت دغدغه كوچكي نيست. از دهه‌ ۷۰ به بعد اين سوءاستفاده و مالكيت بر كار و ذهن زنان افزايش قابل توجهي داشته است. از دهه ۸۰ به اين سو درصد مشاركت زنان در كسب‌وكار از ۴۸ درصد به ۶۴ درصد رسيده است. از هر كشور به كشور ديگر اين آمار مي‌تواند تفاوت داشته باشد. مثلا در جنوب و شرق اروپا كمتر از ۵۰ درصد از زنان سر كار مي‌روند. در حالي كه در شمال اروپا بيش از ۷۰ درصد از زنان صاحب شغل و موقعيت كاري مناسب هستند. در شرق و جنوب اروپا تبعيض كاري نسبت به زنان رواج بيشتري دارد، اما در شمال اروپا زنان همپاي مردان پيش مي‌روند و حتي از آنها جلو زده‌اند. آمارها نشان مي‌دهند كه در سال گذشته در آمريكا فرصت‌ها و موقعيت‌هاي شغلي براي زنان بيش از مردان فراهم بوده است.

پروفسور كلوديا گولدين استاد اقتصاد در دانشگاه هاروارد است. او درباره تاريخچه زنان در كسب‌وكار آمريكا تدريس مي‌كند. پژوهش‌هاي او نشان مي‌دهند كه آمريكا در دهه ۷۰ شاهد يك انقلاب زنانه در عرصه كسب و كار بود. يقينا زنان خانه‌دار زيادي هم وجود دارند. تا دهه ۲۰ زنان كارگر اكثرا جوان و مجرد بودند. آنها در كارخانه‌ها، مزارع، كافه‌ها و مشاغل خدماتي كار مي‌كردند. از دهه ۳۰ به بعد بسياري از زنان جوان به جاي كار به دانشگاه مي‌رفتند و صاحب شغل‌هاي دفتري مي‌شدند. به نظر مي‌رسد زنان به دنبال موقعيت‌هاي بهتري براي كار و زندگي هستند. اين چرخش عظيم، خود را در دهه ۵۰ نشان داد. نزديك به نيمي از مشاغل حقوقي، تدريسي، اجتماعي، پرستاري، پزشكي، مهندسي و دفتري را زنان تشكيل مي‌دادند. با اين حال كارفرماهاي دهه ۵۰ و ۶۰ هنوز به زنان به چشم نيروهاي پاره‌وقت نگاه مي‌كردند. اما دهه ۷۰ پايان روياي مردانه بود. زنان به موفقيت چشمگيري در سرتاسر آمريكا دست يافته بودند. زنان آن زمان مي‌گفتند كه «ما اكنون همپاي مردان پيش مي‌رويم، ما روياي جديد يك جامعه سالم هستيم. اما دهه‌هاي آينده به دختران ما تعلق دارد. آنها بايد مهم‌ترين نقش‌هاي جامعه را بر دوش بكشند و به موتور مولد و محرك آن بدل شوند». بله؛ همان‌طور كه پيشتر نشان داديم اين اتفاق اكنون در آمريكا افتاده است.

مترجم: سيمين راد

با خدمات آموزشي و مشاوره اي ما بيشتر آشنا شويد:

دوره تخصصي ۲ هفته اي مهارت هاي كسب و كار در كشور انگليس SLS Specialist Language Services

دوره عالي مديريت كسب و كار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مديريت كسب و كار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره اي در دو بخش مشاوره فردي و كسب و كار

Telegram-Android-icon

معيارهاي طبقه‌بندي فرآيندهاي كسب‌وكار

۲۵۸ بازديد ۰ نظر

معيارهاي طبقه‌بندي فرآيندهاي كسب‌وكار

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

منبع: كتاب مديريت فرآيندهاي كسب‌وكار

مديران براي مديريت فرآيندهاي سازمان خود نياز دارند كه انواع مختلف فرآيندهاي كسب‌وكار را بشناسند. در اين نوشتار، ابعاد اصلي و مباني طبقه‌بندي فرآيندهاي كسب‌وكار به مديران معرفي مي‌شود.

سطوح مختلفي را مي‌توان در مديريت فرآيندهاي كسب‌وكار برشمرد كه از استراتژي‌هاي سطح عالي تا فرآيندهاي پياده‌سازي‌شده‌ كسب‌وكار متغيرند.

 سليم خليلي مدرس و مشاور حوزه كسب و كار و برگزار كننده دوره هاي MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همكاري دانشگاه هاي داخلي و خارجي، اين مطلب را براي شما انتخاب كرده است 

در بالاترين سطح، استراتژي سازمان مشخص مي‌شود كه تعريف مفاهيم درازمدت را براي ايجاد يك مزيت رقابتي پايدار در بازار انجام مي‌دهد. نمونه‌ يك استراتژي كسب‌وكار، رهبري هزينه‌ محصولات يك حوزه‌ خاص در بازار است.

در سطح دوم، استراتژي كسب‌وكار به‌صورت اهداف عملياتي شكسته مي‌شود. اين اهداف را مي‌توان سازمان‌دهي كرد؛ به اين صورت كه هر كدام از اهداف به مجموعه‌اي از خرده‌هدف‌ها تقسيم مي‌شود. كاهش هزينه‌ مواد تامين‌شده نمونه‌اي از يك هدف است كه در تحقق استراتژي ذكر شده

نقش دارد.

در سطح سوم فرآيندهاي سازماني كسب‌وكار را مي‌توان يافت. فرآيندهاي سازماني كسب‌وكار فرآيندهاي كلاني هستند كه معمولا در قالب متن نشان داده مي‌شوند و درونداد، برونداد، نتايج مورد انتظار آنها و وابستگي‌هاي آنها به ساير فرآيندهاي سازماني كسب‌وكار در نمايش آنها ذكر مي‌شوند. اين فرآيندهاي كسب‌وكار به‌عنوان فرآيندهاي تامين‌كننده يا مصرف‌كننده عمل مي‌كنند. يك فرآيند سازماني كسب‌وكار براي مديريت مواد اوليه كه از جانب مجموعه‌اي از تامين‌كنندگان تامين مي‌شود نمونه‌اي از يك فرآيند سازماني كسب‌وكار است.

فنون رسمي و نيمه‌رسمي (شكلي و غيرشكلي) در اين سطوح كلان مورد استفاده قرار مي‌گيرند. استراتژي يك سازمان، اهداف آن و فرآيندهاي سازماني آن را مي‌توان در قالب متني روان بيان كرد و آن را با نمودارهايي كه با مفاهيمي غيررسمي يا نيمه‌رسمي همراه مي‌شوند تكميل كرد.

در حالي كه فرآيندهاي سازماني كسب‌وكار كاربردهاي عمده و كلان كسب‌وكار را توصيف مي‌كنند، به‌ازاي هر كدام از آنها چندين فرآيند عملياتي وجود دارد كه در مجموع به آن تحقق مي‌بخشند. در فرآيندهاي عملياتي كسب‌وكار، فعاليت‌ها و روابط بين آنها مشخص مي‌شود؛ اما جنبه‌هاي پياده‌سازي ناديده گرفته‌ مي‌شوند. ويژگي‌هاي دقيق فرآيندهاي عملياتي كسب‌وكار به‌وسيله‌ مدل‌هاي فرآيندهاي كسب‌وكار تعيين مي‌شوند.

فرآيندهاي عملياتي كسب‌وكار مبناي توسعه‌ فرآيندهاي پياده‌سازي‌شده هستند. فرآيندهاي پياده‌سازي‌شده‌ كسب‌وكار شامل اطلاعات مربوط به اجراي فعاليت‌هاي مربوط به هر فرآيند و محيط فني و سازماني اجراي آنها هستند.

چندين روش براي پياده‌سازي فرآيندهاي كسب‌وكار وجود دارد؛ از رويه‌ها و سياست‌هاي مكتوب سازمان گرفته تا استفاده از سكوهاي فعال‌سازي. در هر حال، فرآيند پياده‌شده‌ كسب‌وكار؛ يعني تعريفي كه فعال‌سازي يك فرآيند بر يك سكوي مفروض را ممكن مي‌سازد؛ چه سازماني باشد و چه فني.

طبقه‌بندي فرآيندهاي كسب‌وكار از نظر دامنه

فرآيندهاي درون‌سازماني و فرآيندهاي ميان‌سازماني يك فرآيند كسب‌وكار تنها به‌وسيله‌ يك سازمان به اجرا درمي‌آيد. اگر تعاملي بين فرآيندهاي كسب‌وكار انجام‌شده به‌وسيله‌ ديگر سازمان‌ها وجود نداشته ‌باشد، فرآيند مورد نظر درون‌سازماني خوانده‌مي‌شود. اما اغلب فرآيندهاي كسب‌وكار با فرآيندهاي ساير سازمان‌ها تعامل دارند و فرآيندهاي بين‌سازماني را تشكيل مي‌دهند: مانند فرآيند سفارش‌دهي كالا از يك سازمان به سازمان ديگر.

تاكيد اوليه‌ فرآيندهاي سازماني كسب‌وكار بر ساده‌سازي فرآيندهاي داخلي ازطريق حذف فعاليت‌هاي فاقد ارزش است. كاركنان سازمان در مدل‌هاي سازماني نمايش داده ‌مي‌شوند. اين مدل‌ها براي تخصيص فعاليت‌ها به افراد ماهر و شايسته‌ انجام آن فعاليت مورد استفاده قرار‌مي‌گيرند. مي‌توان براي پشتيباني از فرآيندهاي درون‌سازماني كسب‌وكار از سيستم‌هاي سنتي مديريت گردش كاري استفاده كرد.

هنگام پرداختن به فرآيندهاي متعامل كسب‌وكار بايد چندين مساله را مدنظر داشت. اين مسائل علاوه‌بر جنبه‌هاي ارتباطاتي مربوط به ساختارهاي فرآيندها شامل مسائل قانوني نيز هستند. تراكنش‌ها بين فرآيندهاي كسب‌وكار بايد به‌وسيله‌ قراردادهاي متقن قانوني بين سازمان‌هاي درگير محافظت شود.

همچنين، لايه‌ فني در اين گونه موارد نيازمند تعمق بيشتر است؛ زيرا در تراكنش بين چند سازمان، تفاوت زيرساخت‌هاي نرم‌افزاري ممكن است در همكاري نرم‌افزارها خلل ايجاد نمايد.

طبقه‌بندي فرآيندهاي كسب‌وكار از نظر ميزان خودكاربودن

فرآيندهاي كسب‌وكار از نظر سطح خودكاري متفاوتند. برخي از فرآيندهاي كسب‌وكار كاملا خودكارند؛ به آن معنا كه هيچ گونه دخالت انساني در فعال‌سازي آنها صورت نمي‌گيرد؛ مانند سفارش‌دهي يك بليت هواپيما با استفاده از اينترنت. با اينكه اين فرآيند از جانب شركت هواپيمايي كاملا خودكار است؛ مشتري با فعاليت‌هاي دستي از قبيل وارد كردن نشاني مشتري در فرم اينترنتي در انجام آن دخالت دارد.

يكپارچه‌سازي نرم‌افزارهاي سازماني زمينه ديگري است كه مي‌توان فرآيندهاي خودكار را در آن يافت. هدف اين است كه كاربردهاي ارائه‌شده به‌وسيله‌ بخش‌هاي ناهمگن نرم‌افزاري يكپارچه شود. فنون مختلفي براي يكپارچه‌سازي نرم‌افزارهاي سازماني وجود دارد. فناوري فرآيند يكي از مهم‌ترين اين فنون است؛ به‌ويژه پس از پيدايش «معماري نرم‌افزاري خدمت‌محور» كه امكان تركيب خدمات با فرآيندها را فراهم كرده‌است.

بسياري از فرآيندهاي كسب‌وكار نيازمند فعاليت‌هاي دستي هستند؛ اما در عين حال فعاليت‌هاي خودكار نيز دارند. پردازش يك ادعاي بيمه‌اي نمونه‌اي از چنين فرآيندي است. فعاليت‌هاي دستي داده‌هاي مربوط به مشتري را وارد سيستم‌ مي‌كنند و در مورد واريز مبلغ خسارت تصميم م ي‌گيرند؛ در حالي كه فعاليت‌هاي خودكار ذخيره‌ داده‌هاي مربوط به خسارت در نرم‌افزارهاي سازمان را انجام مي‌دهند.تعامل با كاربر انساني در اين گونه فرآيندها ضروري است. روش‌هاي آغازين كه براي كاربر تعيين مي‌كردند كه «سپس چه كاري انجام شود» اغلب شكست مي‌خوردند. واسط‌هاي كاربري كه كاركنان دانشي را منابع مهم بهبود و كنترل فرآيند مي‌دانند پذيرش بيشتري در ميان كاربران پيدا كرده‌اند.

طبقه‌بندي فرآيندهاي كسب‌وكار از نظر ميزان تكرار

فرآيندهاي كسب‌وكار را مي‌توان طبق ميزان تكرارشان طبقه‌بندي كرد. برخي از فرآيندهايي كه به تعداد بسيار در سازمان تكرار مي‌شوند اغلب آنهايي هستند كه بدون دخالت انسان اجرا مي‌شوند؛ مانند سفارش‌دهي اينترنتي بليت هواپيما. اما فرآيندهايي كه عامل انساني در اجراي آنها دخالت مي‌كند نيز مي‌توانند به‌كرّات اجرا شوند؛ مانند پردازش ادعاهاي خسارت در شركت‌هاي بيمه. اگر ميزان تكرار زياد باشد، سرمايه‌گذاري بر مدل‌سازي و پشتيباني فعال‌سازي خودكار اين فرآيندها به‌صرفه خواهد بود؛ زيرا بسياري از مصاديق فرآيندها خواهند توانست از نتايج اين سرمايه‌گذاري بهره‌مند شوند.

از سوي ديگر، برخي فرآيندها تنها به دفعات معدود اتفاق مي‌افتند؛ مانند تلاش‌هاي كلان مهندسي همچون طراحي يك كشتي. براي اينگونه فرآيندها جاي ترديد است كه مدل‌سازي به‌صرفه باشد؛ زيرا هزينه‌ مدل‌سازي به‌ازاي يك مصداق از فرآيند بسيار زياد خواهد بود.

از آن رو كه در اين‌گونه فرآيندها بهبود همكاري بين نقش‌آفرينان بايد كانون توجه باشد، به آنها فرآيندهاي كسب‌وكار مشترك گويند. در فرآيندهاي كسب‌وكار مشترك، هدف مدل‌سازي و فعال‌سازي فرآيند فقط كارآيي نيست؛ بلكه اهدافي همچون رديابي دقيق آنچه انجام گرفته و تبيين روابط علّي و معلولي بين وظايف پروژه نيز در مدل‌سازي دنبال مي‌شود.

اين جنبه در مديريت تجربه‌هاي علمي نيز وجود دارد؛ جايي كه سطربندي داده‌ها هدف مهمي براي پشتيباني فرآيندها است. از آنجا كه هر تجربه از مجموعه‌اي از فعاليت‌ها تشكيل شده است؛ بخش عمده‌اي از تجربيات از طريق تحليل داده‌ها به‌وسيله‌ نرم‌افزار انجام مي‌گيرد. داده‌ها با طي گام‌هايي انتقال مي‌يابند. از آنجا كه تجربه‌ها بايد تكرارپذير باشند؛ لازم است كه روابط بين مجموعه داده‌ها به‌درستي مستندسازي شود.

فرآيندهايي كه كمتر تكرار مي‌شوند معمولا تمام‌خودكار نيستند و شخصيت جمعي دارند؛ به‌طوري‌كه نياز به تلاش براي ايجاد راه‌حل‌هاي خودكار از بين مي‌رود و هزينه‌ها كاهش مي‌يابد.

طبقه‌بندي فرآيندهاي كسب‌وكار از نظر ميزان ساختارمندي

اگر مدل‌هاي فرآيندهاي كسب‌وكار بتوانند فعاليت‌ها و محدوديت‌هاي اجرايي آنها را به‌طوركامل مشخص كنند؛ آن فرآيند را ساختاريافته گويند. در فرآيندهاي ساختاريافته گزينه‌هاي مختلف تصميم‌گيري‌هايي كه طي فعال‌سازي فرآيندها بايد انجام گيرند در زمان طراحي مشخص شده‌اند. به‌عنوان مثال، يك فرآيند درخواست اعتبار بايد تصميم بگيرد كه آيا يك چك اعتباري ساده (مثلا ۵۰ يورو) يا با مبلغ بالاتر (مثلا ۵۰۰۰ يورو) موردنياز است. در ادامه، هر مصداق از اين فرآيند ميزان درخواست‌شده را براي تصميم‌گيري در مورد شاخه انتخابي خود استفاده مي‌كند.

اگر نقش‌آفرينان فرآيندي كه تجربه و شايستگي تصميم‌گيري در مورد رويه‌هاي كاري خود را دارند در حال اجراي فعاليت‌هاي فرآيندهاي كسب‌وكار باشند، ساختاردهي به فرآيندها بيش از آنكه منفعت داشته باشد ضرر خواهد رساند. ناديده ‌گرفتن فعاليت‌هاي خاصي كه كاركنان دانشي به آنها نياز ندارند يا اجراي هم‌زمان مراحلي كه در مدل فرآيند به‌صورت پي در پي مرتب شده‌اند در فرآيندهاي ساختارمند امكان ندارد.

براي پشتيباني بهتر كاركنان دانشي، مدل‌هاي فرآيندهاي كسب‌وكار مي‌توانند فرآيندها را به‌شكلي منعطف‌تر تعريف كنند؛ به ‌طوري ‌كه بتوان فعاليت‌ها را با هر ترتيب و حتي چندين بار اجرا نمود تا كاركنان دانشي مربوط مطمئن شوند كه اهداف اين فعاليت‌ها تحقق يافته است.

«اجراي موردي» روشي است براي پشتيباني از كاركنان دانشي كه فرآيندهاي كسب‌وكار را با سطح پاييني از ساختارمندي و به تبع آن سطح بالايي از انعطاف به انجام برسانند. به‌جاي تعيين محدوديت‌هاي جريان كنترل بين فعاليت‌ها، از وابستگي‌هاي خرد داده‌ها براي كنترل فعال‌سازي فرآيندهاي كسب‌وكار استفاده مي‌شود. در نوشتارهاي بعدي مطالب بيشتري را در اين خصوص ارائه خواهيم كرد.

ترجمه و تدوين: محمدجعفر نظري

با خدمات آموزشي و مشاوره اي ما بيشتر آشنا شويد:

دوره تخصصي ۲ هفته اي مهارت هاي كسب و كار در كشور انگليس SLS Specialist Language Services

دوره عالي مديريت كسب و كار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مديريت كسب و كار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره اي در دو بخش مشاوره فردي و كسب و كار

Telegram-Android-icon

شادي كارمندان براي رضايت مشتريان كافي نيست

۹۳ بازديد ۰ نظر

شادي كارمندان براي رضايت مشتريان كافي نيست

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

توضيح مترجم: بالاترين هدف در كسب‌وكارهاي خدماتي كه اغلب، مستقيما به سود منجر مي‌شود، رضايت مشتريان است.

رابطه سببي ميان رضايت مشتريان و سودآوري كسب‌وكار در اغلب موارد به اثبات رسيده است. با اين حال رضايت مشتريان چگونه حاصل مي‌شود؟ بسياري از شركت‌ها صرفا رويكردي درون‌نگرانه اتخاذ مي‌كنند و رضايت كارمندان را (اغلب به شيوه پاداش‌دهي مستقيم) وسيله‌اي براي دستيابي به رضايت مشتريان قرار مي‌دهند. در متن زير كه در مجله HBR به چاپ رسيده است، رابطه سببي ميان رضايت مشتري و رضايت كارمندان مورد سوال قرار مي‌گيرد. با توجه به اين متن بايد دريافت كه مساله اساسي براي هر كسب‌وكاري كشف همبستگي‌ها (Corrolation) ميان عناصر مختلف و شرايط به وجود آمدن اين همبستگي‌ها است. بايد شرايطي را سنجيد كه در آن رضايت كارمندان به رضايت مشتريان ختم شود. سيستم‌هاي پاداش‌دهي كارمندان گرچه موجب افزايش رضايت آنها مي‌شود اما عدم توجه به انگيزه‌ها و دلايل دريافت پاداش موجب مي‌شود كه اين رضايت به هدف اصلي شركت‌ها كه رضايت مشتريان است، ختم نشود.

 سليم خليلي مدرس و مشاور حوزه كسب و كار و برگزار كننده دوره هاي MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همكاري دانشگاه هاي داخلي و خارجي، اين مطلب را براي شما انتخاب كرده است 

يك كسب‌وكار خدماتي، براي به دست آوردن دل مشتريان، به كارمنداني متعهد نياز دارد كه فعالانه اشتياق خود را به مشتريان منتقل مي‌كنند. اما اين ايده كه رضايت كارمندان به سادگي و مستقيما به نتيجه مثبت و سودآوري براي شركت مي‌انجامد، اشتباهي تسكين بخش است.

اين ادعا كه كارمندان خوشحال معادل است با مشترياني شادمان، در صدر بازاريابي و بيان ماموريت بسياري از شركت‌هاي خدماتي (از كارگزاران بزرگ دولتي تا شركت‌هاي كوچك نوپا) به چشم مي‌خورد.

اين ايده مورد طرفداري بسياري از مديران ارشد پرسابقه نيز بوده است: مديراني نظير گوردون بتون (Gordon Bethune)، مدير ارشد سابق شركت‌كانتيننتال. شركت هواپيمايي كانتيننتال به وفور مقام اول را در پاداش‌هاي كارمندي خود كسب كرده است.

بسياري از مديراني كه مورد مصاحبه «اچ بي آر» قرار گرفته‌اند نيز به رابطه سببي ميان رضايت كارمندان و رضايت مشتريان عقيده دارند يا توسط روسايشان وادار به پذيرش اين عقيده شده‌اند. شايد بخشي از اين عقيده خود به علت مقاله‌اي با عنوان «زنجيره سود را به كار‌اندازيد» باشد كه در HBR به چاپ رسيد.

اما ما هيچ داده جدي و مشخصي نديده‌ايم كه اين ايده را پشتيباني كند. پيمايش خود ما در ۴۹ واحد كسب‌وكار در ۱۳ سازمان در انگليس (سازمان‌هايي در زمينه‌هاي مالي تا خرده فروشي)، نتوانست تاييد كند كه كسب‌وكارهاي خدماتي با كارمنداني راضي‌تر، مشترياني راضي‌تر دارند. در واقع ما همبستگي مثبت ميان اين دو عنصر را فقط در يك سازمان مشاهده كرديم؛ در آنجا واحدهايي با كارمندان شادتر، مشترياني با رضايتي بالاتر داشتند.

راضي‌ كردن مشتري براي هر كسب‌وكاري بسيار ضروري است شواهد زيادي مبني بر رابطه مثبت ميان رضايت مشتري و افزايش سود شركت وجود دارد. «كارمندان راضي» نيز به خودي خود هدفي ارزشمند است.

براي مرتبط كردن اين دو (رضايت كارمندان و رضايت مشتري)، با دادن دلايل و روش‌هاي كافي به كارمندان، آنان را براي افزايش رضايت مشتريان مشاركت دهيد؛ سپس رفتار مناسب را مشخص كنيد و پاداش به آن تخصيص دهيد. وفاداري مشتري به صرف داشتن كارمنداني راضي حاصل نمي‌شود.

مترجم: م.زارع

با خدمات آموزشي و مشاوره اي ما بيشتر آشنا شويد:

دوره تخصصي ۲ هفته اي مهارت هاي كسب و كار در كشور انگليس SLS Specialist Language Services

دوره عالي مديريت كسب و كار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مديريت كسب و كار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره اي در دو بخش مشاوره فردي و كسب و كار

Telegram-Android-icon

فرهنگ سازماني خود را تشخيص دهيد

۸۸ بازديد ۰ نظر

فرهنگ سازماني خود را تشخيص دهيد

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

نويسنده: الكساندر لويت

چهار الگوي فرهنگي

امروزه جامعه‌شناس‌ها به عادت‌ها، رسوم و ارزش‌هاي اخلاقي يك شركت، فرهنگ صنفي، سازماني يا شركتي مي‌گويند.

اما اگر درباره‌ فرهنگ سازماني سوال‌هاي زيادي از كارمندان خودتان بپرسيد، چيزي زيادي دستگيرتان نمي‌شود. در واقع، پاسخ‌ها چندان دقيق نيستند. حتي احتمال بسيار كمي مي‌رود كه پاسخي دريافت كنيد. يكي از دوستان ما دفتر كارش را تك‌افتاده و انزواطلبانه توصيف كرده است. دوستِ ديگري نيز گفته كه فرهنگ شركتش مايه‌ سپاسگزاري و بسيار احترام‌برانگيز است.

خوشبختانه راه‌هاي بسيار خوبي براي تشخيص فرهنگ صنفي وجود دارد. مي‌توانيم مشخصه‌هاي كليدي شركت‌مان را مشخص كنيم و اهداف و ماموريت‌هايش را به بحث بگذاريم. با اين كار مي‌توان تضمين كرد كه تلاش‌هاي آينده رو به بهبود و ترقي بگذارد. در نتيجه، خيلي سريع مي‌توانيم محيط كاري و فضايش را بهتر بشناسيم و برخورد مناسب‌تري با همكاران خود داشته باشيم. امروزه فرهنگ يك شركت يكي از مهم‌ترين عوامل موفقيت آن شركت محسوب مي‌شود.

 سليم خليلي مدرس و مشاور حوزه كسب و كار و برگزار كننده دوره هاي MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همكاري دانشگاه هاي داخلي و خارجي، اين مطلب را براي شما انتخاب كرده است 

پروفسور بروس تارپ از دانشگاه ايلينويز مقاله‌‌اي با عنوان «چهار نوع فرهنگ سازماني» نوشته و در اين پژوهش جديد چهار نوع فرهنگ برجسته‌تر در شركت‌ها را شناسايي، جمع‌بندي و مشخص كرده است. اين چهار مورد به اين قرار هستند:

(۱) فرهنگ مشاركت (به صورت خانوادگي): فرهنگ مشاركت يك جايگاه گشوده و دوستانه براي كار است. در اين فضا اشخاص در همه چيز با هم شريك هستند. آنها همه‌ داشته‌هايشان را با يكديگر به اشتراك مي‌گذارند. فرهنگ مشاركت در يك شركت به معناي يك خانواده‌ بزرگ‌تر است. مديران در اين شركت‌ها نقش مديريتي ندارند. آنها فقط نصيحت مي‌كنند يا رفتارشان به پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها شباهت دارد. حس وفاداري به جمع در اين فرهنگ بسيار قدرتمند است. اصول بنيادين اين فرهنگ كار جمعي، مشاركت، اجماع و همكاري متقابل است.

(۲) فرهنگ خلاق (بدون سلسله‌مراتب): فرهنگ خلاق يك جايگاه پويا، كارآفرين و خلاق براي كار است. نوآوري و خطرپذيري را مديران و كارمندان با آغوش باز مي‌پذيرند. تعهد به تجربه‌كردن و متفاوت فكر كردن سازمان را يكپارچه مي‌كند و نيرو مي‌بخشد. مديران مي‌كوشند تا نقش مدير را بازي نكنند. آنها در خدمت كارمندان هستند و كارمندان نيز در خدمت مديران هستند. مديران در اين فرهنگ بسيار مدرن و پيشرو محسوب مي‌شوند. از هر تلاش خلاق استقبال مي‌شود. راه براي آزمون و خطا باز است و كسي براي اشتباهش سرزنش نمي‌شود. همه راه را براي آزادي بيشتر كل مجموعه باز مي‌كنند.

(۳) فرهنگ كنترل (با سلسله‌مراتب): فرهنگ كنترل يك جايگاه ساختاري و شكل‌گرفته براي كار است. قواعد و رويه‌ها بر رفتارها حاكم هستند. اين فرهنگ از خود لطافت نشان نمي‌دهد. خوب كار كردن مهم‌ترين و حياتي‌ترين عنصر محسوب مي‌شود. ثبات، كارآيي، و عملكردهاي موثر اهداف بلندمدت محسوب مي‌شوند. موفقيت در اين فرهنگ يعني خودمان را تسليم شركت كنيم، مورد اعتماد آن باشيم، حقوق كمي بخواهيم و به موفقيت شركت اولويت بدهيم. مدير در اين فرهنگ خواستار امنيت است. براي او همه چيز بايد از قبل پيش‌بيني شود.

(۴) فرهنگ رقابت (در بازار): فرهنگ رقابت به سازماني تعلق دارد كه بر رقابت كاري متمركز شده است. اشخاص در اين فرهنگ با هم در حال رقابت هستند. هر فرد هدفي دارد و هدف فرد ديگر برايش فاقد هر اهميتي است. مديران همواره دستورات سفت و سخت مي‌دهند. همه چيز براي اين فرهنگ بايد توليدي‌تر و سخت‌كوشانه‌تر باشد. اصل اول در بازار رقابت است. هر كسي بتواند براي شركت موفقيتي به دست آورد، شركت را يكپارچه مي‌كند. اگر او پس از اين موفقيت شكست بخورد، تضميني به ابقايش نيست. چه بسا اخراج بشود. فقط رقابت و موفقيت اهميت دارند. در فضاي اين فرهنگ، موفقيت به معناي سهم بازار و نفوذ در سياست‌گذاري‌هاي كلان است. مديران اين شركت تنها به رهبري در بازار و قيمت‌گذاري رقابتي فكر مي‌كنند.

البته همه مي‌دانيم كه از سال ۱۹۹۹ به اين طرف چيزهاي زيادي در فضاي كار فرق كرده است. اما جالب است كه همه‌ سازمان‌ها در يكي از اين چهار مورد قرار مي‌گيرند. اين چهار فرهنگ با فرهنگ هر شركتي كه تاكنون كار كرده‌ام، مطابقت دارد. يك بار در ستون ويژه‌ام در مجله‌ فورچون از ۵۰۰ شركت موفق نام بردم. به جرات مي‌توانم بگويم كه فرهنگ بخش اول از اين فهرست «كنترل» است و جالب‌تر اينكه شركت‌هاي مشتري‌محور، تازه‌كار و كوچكتر همگي با فرهنگ «خلاق» تطابق دارند.

تفاوت در خرده‌فرهنگ‌ها

ضمنا دريافتم كه بسياري از سازمان‌هاي بزرگ را نمي‌توان به راحتي تحليل كرد. بايد عنصر ديگري را نيز به تحليل‌مان اضافه كنيم. در سازمان‌هاي بزرگ همچون شهرها و كشورهاي بزرگ، علاوه بر فرهنگ با پديده‌ خرده‌فرهنگ نيز روبه‌رو هستيم. براي مثال، كساني كه در دفتر حسابرسي كار مي‌كنند اخلاقِ خاصي دارند. نمي‌توان فرهنگ منشي‌ها را با فرهنگ مسوولان كارگاه، انبار، آشپزخانه، مديريت، حمل‌و نقل و غيره يكي دانست. دلايل زيادي براي اين مساله وجود دارد: براي مثال، تفاوت‌هاي جغرافيايي در محلِ كار، فضاهاي متفاوت براي كار، دفترهاي متفاوت كاري و حتي اختلاف‌هاي طبقاتي. شايد اگر همگي يك فعاليت خدماتي را انجام مي‌دادند از فرهنگ يكساني نيز برخوردار بودند: براي مثال، تفاوت اجتماعي زيادي بين مدير نرم‌افزار، مدير خدمات، مدير بازاريابي و مدير تبليغات وجود دارد. بد نيست بدانيد كه براي مدتي با سازمان بزرگ مايكروسافت در تماس بودم. نتيجه اين شد كه فهميدم هر خرده‌فرهنگ به هنجارها و معيارهاي فرهنگي يك كشور مربوط مي‌شود. بنابراين، واقعا امروزه ضرورت دارد كه به فكر مساله‌ فرهنگ در شركت‌تان باشيد. بد نيست دستي بر سر مناسبات شركتي و فرهنگ سازماني‌تان بكشيد و حتي در آن تجديدنظر كنيد. خرده‌فرهنگ شركتي حتي مي‌تواند در شركت‌هاي كوچك هم يافت شود. توجه به مساله‌ فرهنگ تغييرات زيادي را براي كل مجموعه و اعضايش به بار مي‌نشاند. شايد يك رويكرد در يك شركت خوب جواب دهد اما براي شركت شما مضر و خطرناك باشد. بايد ببينيد كه كارمندانتان با چه رويه‌اي بيشتر همراه هستند. ناهماهنگي بين رويكرد فرهنگي يك شركت و واقعيت فرهنگي آن بزرگ‌ترين دغدغه‌ ما است. تقريبا ۷۰ درصد از شركت‌هايي كه ورشكست شده‌اند، از اين ناهماهنگي در رنج بودند.

مترجم: سيمين راد

با خدمات آموزشي و مشاوره اي ما بيشتر آشنا شويد:

دوره تخصصي ۲ هفته اي مهارت هاي كسب و كار در كشور انگليس SLS Specialist Language Services

دوره عالي مديريت كسب و كار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مديريت كسب و كار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره اي در دو بخش مشاوره فردي و كسب و كار

Telegram-Android-icon

رويكردي مشترك به بازاريابي

۹۷ بازديد ۰ نظر

رويكردي مشترك به بازاريابي

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

چهار گام براي اجراي مدل خدمات مشترك براي ايجاد صرفه به مقياس و توسعه قابليت‌هاي مترقي و كليدي.

در بسياري از شركت‌هاي بزرگ، عمل بازاريابي كاملا غيرمتمركز و نامنظم انجام مي‌شود و در نتيجه ديدگاهي كلي از فعاليت‌ها و هزينه‌ها به بازارياب داده‌ نمي‌شود. برخي هزينه‌ها سرسام آور و جبران ناپذير هستند چرا كه مي‌توانند نه صرفا در قالب پولي، بلكه در قالب فرصت‌هاي از دست رفته به شركت لطمه وارد كنند. فقدان يكپارچگي و همكاري، منجر به خنثي شدن تلاش‌ها براي توسعه توانايي‌هاي مهم و جديد مشتري‌محور (Consumer-focused capabilities)، مانند بازاريابي توسط رسانه‌هاي اجتماعي مي‌شود و نيز باعث كاهش قدرت تمركز بازاريابان بر روي وظايف ارزشمند خود (از جمله تقسيم‌بندي‌هاي غني‌تر مشتريان (customer segmentation) مي‌گردد.

 سليم خليلي مدرس و مشاور حوزه كسب و كار و برگزار كننده دوره هاي MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همكاري دانشگاه هاي داخلي و خارجي، اين مطلب را براي شما انتخاب كرده است 

تعدادي از شركت‌هاي پيشرو، با ايجاد تغييراتي در يك مدل قديمي ‌با عنوان خدمات مشترك (Shared services)، راهبرد جديدي را براي اجتناب از بروز چنين مشكلاتي ارائه كرده‌اند. بازاريابان حدود دو دهه پيش، براي نخستين بار اين مدل را با هدف خاصي به وجود آورده بودند. هدف آنها شكستن هزينه‌ها بود كه با هماهنگ‌سازي مجموعه وظايفي انجام مي‌شد كه به تعدادي از آژانس‌هاي تبليغاتي محول كرده بودند، از جمله تحقيقات، خريد رسانه (Media buying) و توسعه خلاق. آنها به زودي اجراي بازاريابي بي‌واسطه (Direct marketing)، سنجش عملكرد، ارزيابي داده‌هاي مشتريان، و مديريت سطوح بالا را نيز به تركيب خود اضافه كردند. و امروز بازاريابان اين مدل را يك گام فراتر برده‌اند تا قابليت‌هاي پيشرفته بيشتري را به آن بيفزايند – از جمله فناوري وب ۰/۲ – و بتوانند نفوذ عميق‌تر آن را در واحد‌هاي بازرگاني موجب شوند. شركت‌ها قادر هستند با ايجاد مراكز كارشناسي و تعيين شاخص‌ها و آزاد كردن منابعي كه به كارهاي كم ارزش و اغلب مشترك با بخش‌هاي ديگر مي‌پردازند، قابليت بازاريابي خود را تا حدود زيادي افزايش و هزينه‌هاي اجرايي خود را كاهش دهند. دستيابي به اين هدف، امري لازم‌الاجرا براي ادارات بازاريابي‌اي است كه همواره با فشار روزافزون انقلاب ديجيتالي و دشواري پاسخ به آن با توجه به بودجه كنترل شده خود مواجه هستند. برخي از مجريان اين مدل، به واقع به سود مفيد ۱۵ تا ۲۰ درصدي دست يافته‌اند.

مديران بازاريابي ممكن است در اجراي اين مدل به موانع و مقاومت‌هايي برخورد كنند. عمل بازاريابي به طور سنتي تحت حاكميت واحد‌هاي كسب و كار، بخش‌هاي جغرافيايي (geographic divisions) برندها قرار دارد. آنهايي كه سعي در اجراي مدل بازاريابي خدمات مشترك دارند با نگراني‌هايي در مورد از دست دادن دانش محلي (local knowledge) خود مواجه مي‌شوند و نيز با اين سوال روبه‌رو مي‌شوند كه چه خدماتي را بايد به اشتراك بگذارند و چطور بايد به آنها نظم بخشند. در اينجا چهار گام اساسي را براي غلبه بر اين مشكلات معين كرده‌ايم: دركي مقدماتي از خدمات بازاريابي حال حاضر شركت ايجاد كنيد، صورتي از خدمات را تهيه كنيد، مدل آينده را طراحي كنيد و شرايط اقتصادي را براي اين تغيير فراهم كنيد و نقشه‌اي كلي و در عين حال عملي را براي عبور از اين گذار طراحي

كنيد.

گام اول: مدل جاري خود را كاملا درك كنيد. مديران بازاريابي بايد آگاه باشند كه هزينه‌هاي آنها چه مقدار است و در چه راهي مصرف مي‌شود. اما دستيابي به ديدگاهي يكپارچه امري دشوار خواهد بود زيرا بودجه‌هاي بازاريابي معمولا توسط واحدهاي بازرگاني كنترل مي‌شوند. به علاوه، بسياري از سازمان‌هاي بازاريابي فاقد چارچوبي استاندارد براي تعيين تمامي‌ فعاليت‌هاي خود هستند و در نتيجه اطلاعات مربوط به عملكرد افراد به كار گرفته شده اغلب پراكنده و ناكامل است.

به شركت‌ها توصيه مي‌شود كه طبقه‌بندي‌اي از بازاريابي‌هاي خود در مقياس شركتي (enterprise-wide) ايجاد كنند تا بتوانند فعاليت‌ها را در زنجيره ارزش بازاريابي (marketing value chain)كنترل كنند. اين طبقه‌بندي سپس بايد در درك نحوه تخصيص بودجه گروه‌هاي مختلف مورد استفاده قرار گيرد. الگويي از مجموعه داده‌ها با تعاريف دقيق، به روند گردآوري سازگار و عاري از تناقض اطلاعات كمك مي‌كند. ميزان كار مربوط به فعاليت‌هاي بازاريابي نيز بايد ‌اندازه‌گيري شده باشد تا به تعيين ‌اندازه بهينه سازمان‌هايي كه در آينده به وجود مي‌آيند كمك كند.

سپس با انجام پيمايش‌ها و مصاحبه‌هايي بين كاركنان، مديران بازاريابي مي‌توانند جزئي‌ترين تفاوت‌ها را نيز در ميان واحد‌هاي بازرگاني و بخش‌هاي جغرافيايي تشخيص دهند. زماني كه شركت‌ها به كارآيي بيشتري در فعاليت‌هاي بازاريابي كالايي و معامله‌اي دست پيدا مي‌كنند و به فكر سرمايه‌گذاري‌هاي مجدد در برخي بخش‌ها مي‌افتند، اين موضوع حتي از اهميت بيشتري برخوردار مي‌شود.

گام دوم: صورتي از خدمات قابل‌ اندازه‌گيري تهيه كنيد. شركت‌ها مي‌خواهند كه آگاه باشند سازمان‌هاي خدمات مشترك براي مشتري‌هاي داخلي آنها– يعني واحد‌هاي بازرگاني، بخش‌هاي جغرافيايي و خطوط توليد- چه مزايايي فراهم مي‌كنند. دو دسته عمده خدمات شامل اين دو مورد هستند: خدمات معاملاتي (Transactional services) و خدمات تخصصي (Expertise-driven services).

خدمات معاملاتي داراي طبيعتي تكرار شونده هستند و مي‌توان آنها را در نقاط مركزي مقياس مورد نظر ادغام كرد و آنها را برون‌سپاري كرد يا به صورت دروني از محل‌هاي كم هزينه‌تر فراهم كرد تا هزينه‌هاي نيروي كار كاهش يابد. فعاليت‌هاي معمول آنها شامل خريد رسانه، توسعه خلاق، مديريت عملكرد، مديريت و تحليل داده‌هاي مشتري، تحقيق و فهم بازار، مديريت نمايشگاه تجاري (trade show)، به اجرا در آوردن بازاريابي بي‌واسطه و توليد پيشتازانه نياز بازار (lead generation) مي‌باشند. براي مثال شركتOracle اغلب وظايف بازاريابي تكرار شونده خود را در هند، متمركز كرده است، و كاركنان محلي آن به يك مدير ارشد در ايالات متحده گزارش كار مي‌دهند. Oracle از سيستم‌ها و جريان‌هاي استاندارد شده براي ايجاد ارتباط بين عمليات در هند و واحد‌هاي بازرگاني در سراسر دنيا استفاده مي‌كند.

خدمات مهارت محور (expertise-based) نيازمند دانش كسب‌وكار هستند و معمولا در داخل شركت (in-house) يا در فاصله‌اي‌ اندك از واحد بازرگاني نگه داشته مي‌شوند. فعاليت‌هاي معمول آنها شامل بازاريابي توسط رسانه‌هاي اجتماعي، درك مشتريان، و مديريت كمپين مي‌باشد. براي مثال Harrah بخشي از موسسه تفريحي سرگرمي

Caesars Entertainment، تصميم گرفت كه خدمات كارشناسي خود را متمركز كند (بازاريابي وب ۰/۲ و تحليل پيش‌بيني كننده) چرا كه دريافتند خدماتشان همگي در مراتب مختلفي از كمال بودند و به طرز ناپايداري در كلوپ‌ها و ساير بخش‌ها اجرا مي‌شدند. اگرچه واحدهاي مجرد همواره خود هدف‌هاي بازرگاني‌شان را تعيين مي‌كنند، مركز متخصصان كه اتاق كار شماره يك (Studio One) نام دارد، مانند دروازه‌باني براي آن خدمات است. اتاق كار شماره يك به منظور ايجاد ثبات، ابزار‌ها و الگوهاي اشتراكي‌اي را براي استفاده واحد بازرگاني مورد نظر تهيه كرده و در دسترس قرار مي‌دهد.

گام سوم: مدل آينده را طراحي كنيد و مقدمات را بچينيد. نقش‌هاي متفاوت ستادهاي فرماندهي شركت‌ها، واحدهاي بازرگاني و گروه بازاريابي خدمات مشترك، بايد به دقت تعريف شوند. به عنوان مثال شركت Royal Philips Electronics، در دهه گذشته، دگرگوني جسورانه‌اي را در پيش گرفت كه شامل تغيير از يك مدل بازاريابي با مركزيت واحدهاي بازرگاني، به يك مدل عملي مركزي بوده است كه در آن فعاليت‌هايي با بالاترين حد صرفه به مقياس و طولاني‌ترين افق زماني، مانند تحقيقات مشتري يا بازار و نشان تجاري، در سطح ستاد مركزي باقي مي‌مانند؛ فعاليت‌هايي باصرفه‌ به مقياس نسبتا بالا و افق زماني متوسط، مانند بازاريابي بي‌واسطه و نمايش‌هاي تجاري، بر دوش بخش بازرگاني هستند و فعاليت‌هاي با صرفه‌جويي به مقياس پايين و نتايج كوتاه‌مدت، مانند به اجرا در آوردن كمپين‌ها، در سطح محلي مديريت مي‌شوند. ماشيني شدن بازاريابي امري ضروري در اجراي موفق برنامه‌ها و حفظ بسياري تغييرات ساختاري و فرآيندي است. از آنجا كه بسياري شركت‌ها در تلاش براي رسيدن به صف اول فني هستند، شركت‌هاي پيشتاز، به اجراي يك سيستم هسته‌اي مديريت روابط مشتريان به عنوان يك ابزار بنيادي و سپس افزودن برنامه‌هاي كاربردي الحاقي براي حمايت از فرآيند‌هاي معيني مانند تحليل نرخ بازگشت (ROI) بازاريابي و مديريت كمپين پرداخته‌اند.

شركت‌ها بايد بدنه‌اي نظارتي متشكل از مجريان ارشد و ذي‌نفعان (stakeholders) اصلي بازاريابي را تشكيل دهند تا مدلي را بسازند كه هر دو بازارياب ارشد در آن سرمايه‌گذاري كرده‌اند و در مقابل آن احساس مسووليت مي‌كنند. اين گروه بايد مسووليت ايجاد ديدگاه و راهبرد بازاريابي و تعريف دستورالعمل‌ها و حقوق تصميم‌گيري براي ذي‌نفعان را به دوش بكشند. آنها بايد سرمايه‌گذاري‌هاي اصلي را بررسي كنند و با واحدها و نواحي بازرگاني براي حل مشكلات كار كنند. بدنه نظارتي بايد همچنين فرهنگ پرداخت به ازاي كارآيي

(pay-for-performance) با توافق‌هايي در سطوح خدمات و استرداد وجوه (chargebacks) را در سيستم القا كند – اين يعني انتقال هزينه‌هاي داخلي براي پرداخت هزينه‌هاي بازاريابي. سيستم تحويل كالاي زمان بَر و با كيفيت بالا در افزايش اعتماد به خدمات مشترك در ميان واحدهاي بازرگاني به شدت حائز اهميت هستند و توافقنامه‌اي بين خدمات مشترك بازاريابي و واحدهاي بازرگاني كه به روشني تعريف شده باشد نيز مي‌تواند اجرايي شدن آن را به خوبي تضمين كند. به طور جداگانه، يك سازوكار كارآمد استرداد وجه، موجب شفافيت قيمت‌ها مي‌شود و واحدهاي بازرگاني را قادر مي‌سازد تا ميزان تقاضا براي خدمات مشترك را مديريت كنند و موجب اثربخشي و جوابگويي هزينه‌ها مي‌شود.

شكل دادن به يك موقعيت صحيح اقتصادي براي اين مدل ضروري است. دو راه براي اين امر وجود دارد: اول اينكه سهم خود را براي ورود به گروه بازاريابي خدمات مشترك خريداري كنند، سازمان را راه بيندازند و با گذشت زمان منتظر منفعت حاصله باشند. راه ديگر اين است كه از ابتدا در مورد اقتصاد كاملا شفاف باشند و سپس گروه بازاريابي خدمات مشترك را به گونه‌اي مديريت كنند كه هميشه آن را در جريان نگه دارند. يك مورد تجاري قدرتمند بايد حاوي اين ارزيابي باشد كه آيا خدمات آنها بايد درون شركتي باشد يا از بيرون خريداري شود.

گام چهارم: يك نقشه گذار تهيه كنيد. يك نقشه جاده اي كلي و در عين حال كاربردي، شرايط و جزئيات لازم براي رسيدن به يك نقطه و نيز مسيرهاي لازم براي حركت به نقاط مورد نظر را نشان دهد. گذار مورد نظر ما اشكال گوناگوني دارد: مديران شركت مي‌توانند با چند فرآيند مختصر كه از نظر جهاني براي واحدهاي بازرگاني شناخته شده است اين روند را آغاز كنند، آنها مي‌توانند ناحيه يا بازاري را براي معرفي اين مفهوم برگزينند، يا اينكه خدمات بازاريابي را براي ارائه به واحدهاي بازرگاني خاصي انتخاب كنند. مجريان طرح مي‌توانند بر اساس ساختار تجاري يا تجربيات گذشته استفاده از خدمات مشترك خود در ساير فعاليت‌ها مانند منابع انساني يا سرمايه‌گذاري، راه مطلوب را در عبور از اين مسير اتخاذ كنند.

اختلال در جريان اين گذار بايد به حداقل خود برسد. در شُرُف پايان گذار، حركت به سمت مدل جديد بايد به وضوح تعيين شود (مثلا پايان يك دوره سه ماهه يا پايان يك سال). تيم گذار بايد بر نواحي‌اي كه اجراي ساده‌تري دارند و مديريت خريد سهام در آنها وجود دارد، تمركز داشته باشند. سرانجام اين برنامه بايد طوري طراحي شود كه با نيازهاي خاص هر منطقه جغرافيايي مطابقت داشته باشد.

اين گذار‌ها در قالب يك تعريف، اموري از بالا به پايين (top-down affairs) هستند. براي مثال زماني كه مامور شركت Harrah تصميم به تغيير مدل‌هاي جاري گرفت، گروه مديريتي اي متشكل از رهبران ارشد بازاريابي از تمام بخش‌هاي شركت را تشكيل داد و دگرگوني عملكرد ۳۶۰ درجه اي در آن براي برقراري همكاري كامل گروگذاران به وقوع پيوست. در شركت Philips، CEO واحدهاي بازرگاني را ملتزم كرد كه حق انتخابي براي خروج از اين جريان ندارند. سپس CMO وارد كار شد و تمام عوامل ناهمخوان بازاريابي را در يك گروه يكپارچه گرد آورد.

اجراي يك مدل خدمات مشترك توسط اين چهار گام، مراكز شركت‌ها و واحدهاي بازرگاني را قادر مي‌سازد تا به جاي اعمال تاكتيكي صرف روي يك شيوه بازاريابي راهبردي تمركز كنند. اين موضوع با افزايش تعداد مشتريان، نشان‌هاي تجاري، خطوط توليد و نواحي جغرافيايي‌اي كه بازاريابي در آنها انجام مي‌شود، به وجه تمايزي كليدي بدل خواهد شد. شركت‌هايي كه بتوانند اين تغيير را به درستي اعمال كنند، به مزيت رقابتي مهمي‌دست پيدا خواهند كرد كه همچون موتور پيش برنده جديدي در رشد آنها تاثير گذار خواهد شد.

مترجم: بيتا نظام‌دوست

با خدمات آموزشي و مشاوره اي ما بيشتر آشنا شويد:

دوره تخصصي ۲ هفته اي مهارت هاي كسب و كار در كشور انگليس SLS Specialist Language Services

دوره عالي مديريت كسب و كار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مديريت كسب و كار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره اي در دو بخش مشاوره فردي و كسب و كار

Telegram-Android-icon

استراتژي نوين بازاريابي

۸۷ بازديد ۰ نظر

استراتژي نوين بازاريابي

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

نويسنده: جان مالوني

معمولا استراتژي‌هاي ارتباطي را بر مبناي الگوي شخصيتي ايجاد مي‌كنند. بازاريابي نيز يك علم ارتباطي محسوب مي‌شود. تأثيرگذاري مناسب يكي از استراتژي‌هاي بازاريابي و ارتباط است.

پس احتمالا بايد بتوان استراتژي‌هاي بازاريابي را نيز بر مبناي همين الگوي شخصيتي ايجاد كرد. اين ايده وقتي به ذهنم رسيد كه داشتم بابت اشتباهم از مشتريان عذرخواهي مي‌كردم. مدتي پيش ويدئويي را به وب‌سايتم اضافه كردم تا ارتباط بهتري برقرار كنم. اما نتيجه كار افتضاح بود. دست آخر، بابت اين كار عذرخواهي كردم و صراحتا گفتم كه با اين شيوه از ارتباط مخالف هستم.

 سليم خليلي مدرس و مشاور حوزه كسب و كار و برگزار كننده دوره هاي MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همكاري دانشگاه هاي داخلي و خارجي، اين مطلب را براي شما انتخاب كرده است 

شما فكر مي‌كنيد كه فعاليت آنلاين هزينه، وقت و حوصله زيادي مي‌خواهد. البته حق داريد. من هم با شما موافق هستم. به علاوه، كسي دوست ندارد كه مجبور به انجام كاري شود. به خودتان مي‌گوييد كه بايد وقت زيادي را روي بازاريابي آنلاين و استراتژي‌هاي رسانه‌هاي اجتماعي صرف كنيد. دست آخر، حس مي‌كنيد اين نوع فعاليت كاملا بي‌معني است و به درد شما نمي‌خورد. در واقع، سريعا يكي از مهم‌ترين عرصه‌هاي رقابت مدرن را خالي مي‌كنيد. البته شما هم دلايل خودتان را داريد. مسلما حتي مي‌گوييد كه فضاي مجازي و آنلاين شما را اذيت مي‌كند، اعتبار ندارد و با علايق كاري و اخلاقي‌تان سازگار نيست. اما بهتر نيست كه به جاي فرار از فضاي تجارت آنلاين، يك فضاي جديد براي خودتان خلق كنيد؟ بهتر نيست كه استراتژي‌هاي بازاريابي خاص خودتان را در اينترنت وارد كنيد؟ چند نكته را براي‌تان برمي‌شمارم كه بهتر است مورد توجه قرار دهيد.

سبك ارتباطي‌تان چيست؟

سبك‌هاي ارتباط با سبك‌هاي شخصيتي يكسان نيستند. سبك‌هاي ارتباطي را رفتارها و ترجيحات معمول و آشكارتان از پيش تعريف مي‌كنند. هيچ رفتاري نسبت به رفتار ديگري برتري خاصي ندارد. در واقع، همه سبك‌هاي ارتباطي شيوه‌هاي مختلف پردازش اطلاعات و فعاليت هستند. سبك‌هاي ارتباطي را مي‌توان بيش از همه با سلايق فردي مرتبط دانست. دو سبك ارتباطي درونگرا و برونگرا را در اينجا به شما نشان مي‌دهيم.

خودتان را محك بزنيد:

(۱) انساني درونگرا هستيد اگر: الف) ترجيح مي‌دهيد تنها كار كنيد، ب) هنگامي كه وقت لازم را براي پردازش اطلاعات داشته باشيد، راحت‌تر فكر مي‌كنيد، پ) دوست داريد پيش از هر تصميم‌گيري به همه اطلاعات موجود نگاهي بيندازيد، ت) همه اطلاعات لازم و كافي درباره يك موقعيت جديد را ندانيد ابدا به آن موقعيت وارد نمي‌شويد، ث) موفقيت‌هايتان را به رخ همگان نمي‌كشيد.

(۲) انساني برونگرا هستيد اگر: الف) دور و برتان شلوغ باشد احساس انرژي زيادي مي‌كنيد، ب) با صحبت‌كردن با مردم و معاشرت با آنها چيزهاي جديد مي‌آموزيد، پ) هر چه بيشتر ارتباط برقرار مي‌كنيد شادمان‌تر و قوي‌تر هستيد، ت) دوست داريد چندين وظيفه را با هم برعهده بگيريد، ث) ترجيح مي‌دهيد بدون فكر كافي درباره امور سريعا دست به عمل بزنيد.

به اين ترتيب مي‌توانيد ابتدا خودتان را محك بزنيد و از روي الگوهاي بالا به الگوي شخصيتي خودتان دست پيدا كنيد. سپس مي‌توانيد استراتژي‌هاي بازاريابي آنلاين را از روي استراتژي‌هاي ارتباطي خودتان الگوسازي كنيد. دست آخر، مي‌توانيد به يك استراتژي بازاريابي متعادل دست يابيد كه مشتريان خاص خودتان را جذب مي‌كند. به اين ترتيب، توانسته‌ايد كه هم برخي از مشتريان كنوني‌تان را به فضاي مجازي سوق دهيد و هم برخي از آنها را با اسلوب‌هاي مدرن تجارت آشنا كنيد. در واقع، مشتريان از شما ياد مي‌گيرند و شما نيز از آنها بهره‌مند مي‌شويد. اين مسير بسيار ساده، كم‌خرج و پرثمر است.

سبك‌ها و استراتژي‌ها

(۱) اگر انساني درونگرا هستيد، با وضعيت كاري‌تان

دست و پنجه نرم كنيد. اگر انساني آرام و بي‌سر و صدا هستيد، آنگاه استراتژي بازاريابي آرماني شما فعاليت در وبلاگ‌ها و وبگردي، بازاريابي با ايميل و توليد محتواهاي تجاري است. اين استراتژي‌ها وقت كافي را در اختيارتان قرار مي‌دهند تا خوب فكر كنيد، ايده‌هايتان را صورت‌بندي كنيد و به شيوه خاص خودتان با مشتري‌تان گفت‌وگو كنيد. مي‌توانيد از تبليغات فيس‌بوك و گوگل استفاده كنيد و مهارت‌هاي كار و نوشتاري خودتان را معرفي كنيد. اگر انساني تحليلي هستيد، آنگاه بايد اهل برنامه‌ريزي دقيق باشيد. شما دوست داريد به نتايج مطلوب‌تان برسيد. پس بهتر است كه از موتورهاي جست‌وجو در اينترنت استفاده كنيد. به اين ترتيب خواهيد توانست مقاله‌هاي مهم، واژگان كليدي و محتواهاي برجسته‌تر را به مشتريان آرماني‌تان معرفي كنيد. شايد موقعيت‌هايي همچون توئيتر، فيس‌بوك و لينكداين را براي شما ساخته باشند. چراكه به شما اجازه مي‌دهد در آرامش با ديگران وارد تعامل و معاشرت شويد و فضاي خاص خودتان را براي بازاريابي اينترنتي بسازيد.

(۲) اگر انساني برونگرا هستيد، با افراد بيشتر و بيشتري ارتباط بگيريد. شما دوست داريد مسووليت فعاليت‌هاي خود و ديگران را توامان بپذيريد. احتمالا وقت و انرژي زيادي براي تعامل و معاشرت صرف مي‌كنيد. انرژي زيادي در وجود شما نهفته است و درونيات شما پاسخگوي اين انرژي نيست. مثلا دوست داريد در فضاهاي باز و عمومي سخنراني كنيد. ترجيح مي‌دهيد كه در كنفرانس‌ها، سمينارها و محافل حضور داشته باشيد. فضاهاي اجتماعي مثل فيس‌بوك و توئيتر به شما اين امكان را مي‌دهد كه با همه وارد ارتباط شويد. روحيه برونگراي شما شانس‌هاي زيادي پيش پايتان خواهد گذاشت. در واقع، شما در اين موقعيت حتما مي‌توانيد ايده‌هاي خودتان را به سرعت همه جا تكثير كنيد و به گروه‌هاي بازاريابي مختلف شكل دهيد.

چه كسي گفته است كه استراتژي‌هاي بازاريابي آنلاين سخت و دشوار هستند؟ چه كسي گفته است كه فعاليت تجاري در اينترنت سودآور نيست و مخاطرات فراواني را در پي دارد؟ كافي است يك استراتژي آنلاين مناسب را انتخاب كنيد. حتي پيش از آن، كافي است يك استراتژي آنلاين را براي خودتان بسازيد. شما براي اين كار ابزارهاي لازم را در اختيار داريد: فضاي فرهنگي شركت، رفتارها و ترجيحات خودتان، سبك‌هاي ارتباطي شما، امكان‌هاي بازاريابي‌تان. به اين ترتيب مي‌توانيد سبك خاص خودتان را براي فعاليت آنلاين تجاري انتخاب كنيد.

در واقع، همه چيز را خودتان مي‌كاريد و در نتيجه همه چيز را خودتان درو مي‌كنيد. اگر دست به چنين كاري بزنيد، خواهيد ديد كه تجارت آنلاين لذتبخش و سودآور است. استراتژي بازاريابي آنلاين خود را همين امروز بسازيد!

مترجم: سيمين راد

با خدمات آموزشي و مشاوره اي ما بيشتر آشنا شويد:

دوره تخصصي ۲ هفته اي مهارت هاي كسب و كار در كشور انگليس SLS Specialist Language Services

دوره عالي مديريت كسب و كار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مديريت كسب و كار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره اي در دو بخش مشاوره فردي و كسب و كار

Telegram-Android-icon