ده عاملي كه باعث ميشود برندگان برنده بمانند!
تجربه نشان داده است چه در مسابقات المپيك كه هر چهار سال يكبار برگزار ميشود، چه در كسب و كار هر روزه، بردن مزايايي دارد كه باعث ميشود پيروزيهاي بعدي راحتترتداوم يابند.
براي دريافت درك درستي از موفقيت پايدار، نويسنده در ادامه پيروزي ها و شكست ها را در ورزش حرفهاي و آماتور مقايسه كرده و سپس نتايج حاصل را به بازار و كسب و كار بسط داده است. نتايج نشان داد كه افراد پيروز از پيروزيشان دهمزيت عمده به دست ميآورند و رهبران باهوش ميتوانند اين مزايا را به كار گرفته و راه دستيابي به پيروزيهاي بعدي را هموارتر سازند.
سليم خليلي مدرس و مشاور حوزه كسب و كار و برگزار كننده دوره هاي MBA و DBA با مجوز وزارت علوم و همكاري دانشگاه هاي داخلي و خارجي، اين مطلب را براي شما انتخاب كرده است
- روحيه خوب! مسلما هركسي احساس خوبي نسبت به بردن دارد، در حالي كه احساسات ناشي از شكست انسان را به عقب ميرانند. احساسات روي كاركرد فرد تاثير ميگذارند. روحيه مثبت، انرژي فيزيكي مضاعفي ايجاد ميكند و اگر احتمالا شكستي رخ دهد، نيروي لازم را براي بازگشت ايجاد ميكند. در حالي كه بازندگان براي ادامه ندادن انواع بهانهها را ميآورند، برندهها حتي گاهي در صورت مصدوميت هم، به رقابت ادامه ميدهند، زيرا تحت تاثير نوعي سرخوشي برنده بودن قرار دارند. علاوه بر اين، روانشناسان بر اين باورند كه اين حالت سرخوشي واگيردار هم هست. شعف برندگان فراگير است، درحالي كه اندوه بازندگان ميتواند مسموم كننده باشد.
- موقعيت ويژه. چه در زمين بازي كودكان، چه در دفتر كار، بازندگان زودتر محل را ترك ميكنند، در حالي كه برندگان بيشتر حضور دارند. تحقيقات من نشان ميدهد كه در شركتهايي كه به موفق بودن شهرهاند، كم كاري و فرار كردن از كار كمتر مشاهده ميشود. همچنين در اينگونه شركتها همبستگي بيشتري بين افراد وجود دارد، زيرا افراد ساعات بيشتري را با هم ميگذرانند تا با هم از احساسات خوب ناشي از موفقيتهايشان لذت ببرند. با گذراندن بيشتر وقت در كنار يكديگر، شانس تبادل اطلاعات و مشورت هم بيشتر ميشود.
- آموزش. بازندههاحالت دفاعي به خود گرفته و دوست ندارند راجع به اشتباهاتشان چيزي بشنوند، در نتيجه از دريافت بازخورد خودداري ميكنند. اما برندگان علاقه دارند داوطلبانه راجع به اشتباهاتشان صحبت كنند و بازخوردهاي منفي را نيز قبول ميكنند، زيرا آنها نسبت به برد خود مطمئن هستند. از آنجايي كه اين دسته از افراد به برد خود اطمينان دارند، به تمرينهاي خود به عنوان راهي به سوي نتايج مثبت مينگرند، نه به عنوان يك وظيفه سخت و مشقتبار. براي ورزشكاران حرفهاي تمرينات اهميت بسياري دارد. برد آنها معمولا به خاطر تبحر در انجام درست جزئيترين مسائل است.طبق تحقيقاتي كه قبلا روي شناگران انجام دادهام، ارتقا و كمال در به كارگيري بسياري از حركات ريز و جزئي تعيين كننده تفاوت ديگران نسبت به افرادي است كه حد نصاب لازم براي ورود به المپيك را كسب ميكنند.
- تمركز بيشتر براي آزادي فكر بيشتر. همانطور كه همه گلفبازان و بازيكنان تنيس ميدانند، شما نبايد چشم از توپ برداريد. بازندگان معمولا در ذهن خود، خود را مواخذه و تنبيه ميكنند. ولي در برندگان عوامل برهم زننده تمركز، كمتر است. «تايگر وودز» قهرمان گلف تقريبا برنده تمامي مسابقات قهرماني جهان بود تا زماني كه مشكلات شخصي -كه البته خود عامل آنها بوده است-به وجود آمد و تمركز فكري او را برهم زد واز آن پس شكستهاي او در عرصه گلف شروع شد.
- فرهنگ سازنده احترام متقابل. براي هر فردي كه در يك تيم بازي ميكند، برد باعث ميشود تا به ديگر هم تيميهايش احترام بگذارد و به حرف آنان گوش بدهد، زيرا پيشفرض بر اين است كه هر كسي كه در آن تيم بازي ميكند، بازيكن خوبي است. برندگان آرمانهاي والايي در سر ميپرورانند و نسبت به ديگران با گذشت و بزرگوارانه رفتار ميكنند. ولي بازندگان غالبا ديگران را مقصر دانسته و هم تيميهاي خود را افرادي سطح پايين دانسته و به آنها به ديده تحقير مينگرند، كه اين عامل خود باعث به وجود آمدن جو متشنج و پرتنشي ميشود.
- سيستم پشتيباني قوي. پشت هر تيم يا فرد قهرمان،جمعي از مربيان، دوستان و هواداران وجود دارند كه به آن قهرمانان انرژي ميدهند. پيروزي، دايره افراد پشتيبان را گسترش ميدهد. در عوض باخت،حمايتها را از بين ميبرد. براي مثال، گروه هواداران براي يك تيم راگبي دبيرستان كه همواره ميبازد، در بين دو نيمه ورزشگاه را ترك ميكنند. وقتي كه هواداران احساس كنند كه تيم آنها نخواهد برد، چگونه بازيكنان تيم براي ادامه بازي خود انرژي داشته باشند؟
- روابط رسانهاي بهتر. نه تنها اخبار مربوط به پيروزي، فرق بين برندگان و بازندگان را مشخص ميكند، بلكه داستانهاي مربوط به گذشته و آينده افراد پيروز نيز براي مردم جالبتر است. پيروزيها هالهاي دور فرد به وجود ميآورند كه در آن همه چيز زيباتر و درخشانتر است. باختن باعث ميشود كه منتقدان و تحليلگران به بررسي گذشته فرد بپردازند تا به ريشه علل شكست وي پي ببرند و همين امر باعث ميشود روند شكستهاي اولاينقطع به نظر آيد.
- دعوت شدن به بهترين مجالس. اين موضوع حقيقت دارد. برندگان به كاخ رياست جمهوري، مجلس، كنفرانسها و نمايشگاههاي مهم دعوت ميشوند. در نتيجه اين افراد به روابط و شبكههاي اجتماعي متعددي دسترسي خواهند يافت كه باعث ميشود از مزايايي برخوردار شوند كه حركت رو به جلوي آنها را تداوم بخشد، مزايايي همچون اطلاعات دست اول و قراردادهاي بهتر.
- عزم راسخ. برندگان كنترل بيشتري بر سرنوشت خود دارند. ما معمولا ميگوييم: تركيب برنده را نبايد دست زد. در حالي كه برندگان آزادي اختيار دارند تا به مسير خود ادامه دهند، بازندگان توجهها را به خود جلب ميكنند، البته از نوع منفي آن!بازندگان با كمكهاي ناخواستهاي كه از طرف كميتههاي مختلف، هواداران، منتقدان و بازديدكنندگان متعدد به آنها ميرسد، از حركت باز ميايستند. به همين دليل، اين افراد به جاي تمرين كردن براي افزايش تواناييهايشان، وقت خود را در ملاقاتهاي متعدد هدر ميدهند.
- پيوستگي. اگر پيوسته ببازيد، اين روند ادامه خواهد داشت. مربيان جديد، استراتژيهاي جديد هيچ كدام فايده اي نخواهد داشت- مثل شركت اچ پي كه مدام بين سخت افزار و نرمافزار در تلاطم بود يا مديران متعدد ياهو كه مدام در حال تغيير بودند و اين امر باعث شد تا توجه و وقت مشتريان به هدر رود- هرچه كه وقت بيشتري در اين موارد هدر رود، زمان كمتري براي اجراي برنامهها باقي ميماند. تا وقتي كه شرايط پايدار نشود امكان برد دور از دسترس به نظر ميرسد. برندگان اين بخت را دارند كه استراتژي بلند مدتي داشته باشند و همچنين براي موفقيتهاي كوتاه مدت هم برنامهريزي كنند.
مترجم:روزبه مرسلي
با خدمات آموزشي و مشاوره اي ما بيشتر آشنا شويد:
دوره تخصصي ۲ هفته اي مهارت هاي كسب و كار در كشور انگليس SLS Specialist Language Services
دوره عالي مديريت كسب و كار DBA Doctor of Business Administration
دوره مديريت كسب و كار MBA Master of Business Administration
ارائه خدمات مشاوره اي در دو بخش مشاوره فردي و كسب و كار