ساختار سازمان‌هاي غير‌متمركز و اهميت آن

Get Ready to Transform Yourself for Success خودتان را براي تبديل شدن به آدم موفق

ساختار سازمان‌هاي غير‌متمركز و اهميت آن

۳۶۰ بازديد ۰ نظر

ساختار سازمان‌هاي غير‌متمركز و اهميت آن

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

نادر پيروز

امروزه سازمان‌ها را مي‌توان به دو دسته تقسيم كرد: سازمان‌هاي متمركز و سازمان‌هاي غيرمتمركز.

در سال‌هاي اخير خصوصا به دنبال فراگيري پديده جهاني شدن و توسعه شتابان فناوري‌هاي جديد، شاهد ظهور وبروز روزافزون سازمان‌هاي غيرمتمركز هستيم. شايد بهترين مثال خود اينترنت باشد كه همه جهانيان را به هم پيوند داده است و بستر يك جامعه اطلاعاتي و يك اقتصاد دانش محور را فراهم آورده است؛ اما در عين حال نمي‌توان خود اين شبكه جهاني اطلاعات را متعلق به كشور خاص يا قدرتي خاص خواند. از طرف ديگر كسي نمي‌تواند منكر ميزان تاثيرگذاري اينترنت و نقش بي‌بديل آن در دنياي معاصر باشد. از اين رو توجه دقيق‌تر و شناخت آگاهانه‌تر از چنين ساختارهاي نوظهوري خصوصا براي جامعه در حال توسعه ايران بسيار حائز اهميت است. سازمان‌هاي متمركز داراي نظام و چارچوب بسيار مشخصي هستند. 

سليم خليلي مدرس و مشاور حوزه كسب و كار و برگزار كننده دوره هاي MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همكاري دانشگاه هاي داخلي و خارجي، اين مطلب را براي شما انتخاب كرده است 

توفيق آنها به رعايت نظمي تعريف شده بستگي دارد كه در قالب سلسله مراتب طبقه‌بندي شده با يك رهبري واحد در راس آن سازمان شكل مي‌گيرد. اركان اصلي سازمان‌هاي متمركز را مي‌توان به كمك يك نمودار سازماني ترسيم كرد و در يك تصوير ماهيت كلي آن را نشان داد. سازمان‌هاي متمركز با اين فرض عمل مي‌كنند كه هر چه يك سازمان نظام‌مند‌تر و منظم‌تر عمل كند احتمال دستيابي به اهداف بيشتر خواهد بود. همه ما از نزديك با سازمان‌هاي متمركز آشنا هستيم: ارتش‌ها و قواي نظامي، دولت‌هاي مدرن با وزارتخانه‌ها و سازمان‌هاي متبوعشان، شركت‌ها و كارخانه‌هاي معظم و نمونه‌هاي فراوان ديگري از اين دست.

در نقطه مقابل سازمان‌هاي غير‌متمركز هستند. سازمان غيرمتمركز به معناي بي‌ساختاري يا ضد ساختاري نيست، بلكه نگاه متفاوتي به سازماندهي است كه به نحو غير‌متمركز صورت مي‌گيرد. يكي از مشهورترين پيشگامان تبيين چنين نظريه‌اي آقايان برافمن و بكستروم هستند كه در سال ٢٠٠۶ ميلادي با انتشار كتاب خود تحت عنوان «ستاره دريايي و عنكبوت: قدرت مهارنشدني سازمان‌هاي بي‌رهبر» نقش سازنده‌اي در آشنا كردن اذهان عمومي با مفهوم سازمان‌هاي غير‌متمركز ايفا نمودند. به‌واسطه توفيق انتشار اين كتاب، واژگان و تعابير به‌كار رفته در آن به واژه‌هاي مصطلح در گفتمان سازمان‌هاي غير‌متمركز مبدل گشته است. سازمان‌هاي غيرمتمركز مانند ستاره‌هاي دريايي هستند كه داراي سيستم عصبي غيرمتمركز هستند به طوري كه ساختار بيولوژيك آن امكان بازسازي هر يك از جوارح آن را در صورت آسيب ديدگي فراهم نموده است. در سوي ديگر سازمان‌هاي متمركزي هستند كه مانند عنكبوت با آسيب ديدن يكي از اعضاي آن امكان ادامه حيات به‌طور طبيعي براي او ميسر نخواهد بود. به‌طور مثال، دانش نامه بريتانيكا نمونه‌اي از يك سازمان متمركز يا عنكبوتي است و دانش نامه ويكي‌پديا هم يك سازمان غيرمتمركز و تابع الگوي ستاره دريايي است. سازمان‌هاي غيرمتمركز داراي رهبري واحدي نيستند؛ بلكه ارزش‌هاي واحدي دارند كه آنها را به هم پيوند مي‌دهد. ستاره دريايي سر ندارد؛ بلكه از يك شبكه سراسري عصبي تشكيل شده است. سازمان‌هاي غيرمتمركز هم از اطلاعات مركزي برخوردار نيستند؛ بلكه اطلاعات در كل سازمان پخش شده است. اين سازمان‌ها داراي هرم قدرت نيستند، بلكه از ديد آنها تمامي اعضا از جايگاه يكساني برخوردارند. آنها حلقه‌هاي مختلفي را تشكيل مي‌دهند كه اين حلقه‌ها به هم مرتبط هستند. در چنين سازمان‌هايي كسي از قانون پيروي نمي‌كند، هرم قدرت و سطح‌بندي وجود ندارد، بلكه كل سازمان بر پايه يك سري نرم‌ها ۱ حركت مي‌كند. اين نرم‌ها در حقيقت ستون فقرات سازمان را تشكيل مي‌دهند.

همه چيز بر پايه اعتماد است. سازمان بر پايه دوستي و اعتماد بنا مي‌شود. كار كردن در كنار هم و در ميان حلقه‌هاي كوچك اعتماد را تقويت مي‌كند و به كل سازمان تسري مي‌بخشد. وجه مشترك همه اعضاي سازمان اعتقاد راسخ آنها به ارزش‌هاي سازمان است. اين باور واحد در تمام سازمان جاري است. به آن حيات مي‌بخشد و موتور محرك رشد سازمان است. ارزش‌هاي مشترك، كار در حلقه‌هاي كوچك، برابري، دوستي و اعتماد روزافزون در بين اعضا تركيبي را مي‌سازد كه در نهايت ارزش‌هاي سازمان، ساختار سازمان را شكل مي‌دهد. به عبارت ساده‌تر سازمان چيزي نيست به جز ارزش‌هاي آن. خاستگاه سازمان‌هاي غير‌متمركز در حقيقت يك جنبش داوطلبانه است. در چنين الگويي مسووليت همه يكسان است و ظرفيت همه براي پيشبرد اهداف سازمان برابر است. چنين نهادي متعلق به يك نفر و يا يك گروه خاص نيست؛ بلكه اين شور و شوق داوطلبانه تك تك افراد است كه سرمايه اصلي آن سازمان مي‌باشد. مهم‌ترين مزيت سازمان‌هاي غيرمتمركز انعطاف آنها براي تغيير و ظرفيت بالاي آنها در تكثير و رشد سريع است. افرادي كه نقش تعيين‌كننده در سازمان‌هاي غيرمتمركز را دارند كاتاليست مي‌نامند. آنها كساني هستند كه بي‌نهايت خوشبين هستند. لبريز از عشق و احترام مي‌باشند. موجب تشويق و ترغيب ديگران مي‌شوند. شخصيت جذابي دارند و با پيشروترين مديران جامعه در ارتباط هستند. آنها حلقه‌ها را به هم وصل مي‌كنند و همواره براي حفظ سلامت و توسعه سازمان مي‌كوشند. يك كاتاليست موفق شبكه‌هاي زيادي ايجاد مي‌كند، همواره با همه در ارتباط است، آزادانه فكر مي‌كند و اصلا كنترلي و وسواسي عمل نمي‌كند. او به راستي به دنبال كمك كردن به همكاران خود است و صادقانه خدمت و ياري رساني را باور دارد و با تمام وجود توان خود را صرف پيشبرد ارزش‌ها و اهداف سازمان مي‌كند. عموما كاتاليست‌ها بسيار هوشمند هستند، هميشه راه‌حل تازه‌اي مي‌يابند و سعي مي‌كنند تا در عمل خود را ثابت كنند. امروزه به لطف عصر ارتباطات و اطلاعات همه ما با نمونه‌هاي جهاني سازمان‌هاي غير‌متمركز آشنا هستيم. سازمان‌هايي چون ويكي‌پديا، گروكستر، نرم‌افزارهاي مبتني بر منابع آزاد (open source) و ده‌ها نمونه ديگر. بر خلاف تصور رايج خاستگاه قدرت چنين سازمان‌هايي آشوب و بي‌نظمي است. هدف راهبري در سازمان‌هاي غيرمتمركز تاثيرگذاري حداكثري است تا توسعه ابعاد سازمان و بزرگ‌تر كردن آن. لذا سازمان‌هاي غيرمتمركز به جاي ايجاد تشكيلاتي ايستا موفق به ساختن جوامعي صميمي و منعطف مي‌گردند. به نظر مي‌رسد با توجه به شرايط كشور ما مطالعه بيشتر و به كارگيري چنين الگوهايي حداقل در پاره‌اي از موارد بتواند كارساز باشد.

دوره تخصصي ۲ هفته اي مهارت هاي كسب و كار در كشور انگليس SLS Specialist Language Services

دوره عالي مديريت كسب و كار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مديريت كسب و كار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره اي در دو بخش مشاوره فردي و كسب و كار

Telegram-Android-icon

 

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.