صنايع در حال رشد

دوره MBA و DBA
منبع: كتاب چالشهاي مديريت در سده ۲۱
سريعالرشدترين و پررونقترين صنايع، در سي سال آخر قرن بيستم، نه «اطلاعات؛ كه «خدمات مالي» بوده است؛ ولي خدماتي كه شبيه به آن را در هيچ زماني در گذشته تجربه نكرده بوديم. يعني خدماتي جزئي به منظور تامين فرآوردههاي مالي براي جمعيتي فراوان و سالخورده در كشورهاي توسعه يافته و در جهت تامين درآمد دوران بازنشستگي و تغييرات جمعيتي.
در كشورهاي توسعهيافته، طبقه متوسط تازه به دوران رسيده (خصوصا آناني كه نه با دستهاي خود، بلكه به عنوان كارمند خدماتي يا كارگري علمي كار ميكنند) چون به سن چهل و پنج يا پنجاه ميرسند، در مييابند كه اگر تا سنين سالخوردگي زنده بمانند تداركات بازنشستگي موجود، احتمالا آنها را كفايت نكند. بدين ترتيب، اين اشخاص، از سن ۴۵ يا ۵۰ در جستوجوي سرمايهگذاريهايي برميآيند كه آسايش خاطر آنها را از نظر تامين مالي در سيسال بعد، تامين و تضمين كند.
سليم خليلي مدرس و مشاور حوزه كسب و كار و برگزار كننده دوره هاي MBA و DBA با مجوز وزارت علوم و همكاري دانشگاه هاي داخلي و خارجي، اين مطلب را براي شما انتخاب كرده است
صنايع در حال رشد
منبع: كتاب چالشهاي مديريت در سده ۲۱
سريعالرشدترين و پررونقترين صنايع، در سي سال آخر قرن بيستم، نه «اطلاعات؛ كه «خدمات مالي» بوده است؛ ولي خدماتي كه شبيه به آن را در هيچ زماني در گذشته تجربه نكرده بوديم. يعني خدماتي جزئي به منظور تامين فرآوردههاي مالي براي جمعيتي فراوان و سالخورده در كشورهاي توسعه يافته و در جهت تامين درآمد دوران بازنشستگي و تغييرات جمعيتي.
در كشورهاي توسعهيافته، طبقه متوسط تازه به دوران رسيده (خصوصا آناني كه نه با دستهاي خود، بلكه به عنوان كارمند خدماتي يا كارگري علمي كار ميكنند) چون به سن چهل و پنج يا پنجاه ميرسند، در مييابند كه اگر تا سنين سالخوردگي زنده بمانند تداركات بازنشستگي موجود، احتمالا آنها را كفايت نكند. بدين ترتيب، اين اشخاص، از سن ۴۵ يا ۵۰ در جستوجوي سرمايهگذاريهايي برميآيند كه آسايش خاطر آنها را از نظر تامين مالي در سيسال بعد، تامين و تضمين كند.
اين صنعت در حال رشد، به هر حال، كاملا با صنعت مالي سنتي از قبيل بانكهاي شراكتي نظير «جي، پي، مورگان» «سيتي بنك» يا «گلدمن ساكس» متفاوت است. هدف و علاقهمندي نخستين اين سرمايهگذاران جديد، «پول درآوردن» يا «انجام معامله» نيست، بلكه دلنگراني و علاقه اصلي آنها اين است كه پولي را كه پسانداز كردهاند، به عنوان تكيهگاهي براي سالهاي بازنشستگي خود حفظ كنند. بنگاههايي كه اين حقيقت را دريافتهاند، يعني صندوقهاي تعاوني، مديران صندوقهاي بازنشستگي و چند موسسه كارگزاري و دلالي كه اغلبشان جديد هستند، در ابتدا در ايالات متحده و سپس در انگليس و بعد هم به نحوي فزاينده در اروپا در بازارهاي ژاپن بسيار گل كردهاند.
ولي، بسياري از «غول»هاي مالي سنتي، اين حقيقت را درك نكردند كه معنا و مفهوم واقعي «خدمات مالي» تغيير كرده است. آنها تنها شاهد بودند كه بخش «فاينانس» سهم بيشتر و بزرگتري از درآمد قابل مصرف در كشورهاي توسعه يافته را به خود اختصاص ميدهد، لذا به سرعت، خدمات سنتي بنگاهي خود را توسعه دادند، ولي در عمل سهم اين گونه خدمات مالي سنتي- نظير وامهاي شركتي بزرگ يا عرضه عمومي اوراق بهادار- رشد چنداني نداشته و به احتمال قريب به يقين، روندي انقباضي و نزولي را به سرعت طي خواهد كرد. زيرا اين بازار، در وهله نخست، بازار شركتهاي بزرگ است. ولي مركز رشد، در هر يك از كشورهاي توسعه يافته، حتي در ژاپن، در بيست سال گذشته، موسسات كاري، تجاري و صنعتي متوسطالحال بوده و سهم موسسات بزرگ، روندي رو به كاهش داشته است و موسسات كاري، تجاري و صنعتي متوسط هم، نوعا، خريدار اينگونه خدمات مالي سنتي نيستند.
در نتيجه، غولهاي مالي در سراسر جهان، رشدي چشمگير يافتهاند با كاهش تدريجي سود فعاليتهاي قانونيشان اين غولهاي بانكداري (آمريكايي، انگليسي، ژاپني، آلماني، فرانسوي و سوئيسي) به نحوي فزاينده، متوسل به «تجارت و معامله به حساب خودشان»، يعني سفتهبازيهاي بيچون و چرا شدهاند تا هزينههاي بالاسري متورم خود را تامين كنند.
اما، روند واقعي، يعني رشد «خدمات جزئي مالي» جديد و رشد سرمايهگذاران جديد، احتمالا بهرغم بحران، ادامه خواهد يافت. دست كم اين احتمال وجود دارد كه اين روند تا مادامي كه جوامع توسعه يافته، سيستمهاي بازنشستگي خود را با واقعيتهاي جمعيتي، تطبيق دهند، ادامه خواهد داشت.
صنايع، اعم از تجاري و صنعتي يا غيرتجاري و صنعتي، برحسب اينكه صنايعي «در حال رشد»، «بالغ» يا «در حال افول» باشند، بايستي به شيوههايي متفاوت، مديريت شوند. يك صنعت در حال رشد كه ميتواند روي اين نكته حساب كند كه رشد تقاضا براي محصول يا خدماتش، سريعتر از رشد اقتصاد يا جمعيت است، براي خلق آينده سازماندهي و مديريت ميشود. اين صنعت بايد در نوآوري جلودار و علاقهمند به قبول ريسك باشد. يك صنعت بالغ، بايستي طوري مديريت شود كه در زمينههايي معدود و انگشتشمار، ولي با اهميت و تعيينكننده و خصوصا در زمينههايي كه تقاضا، از طريق تكنولوژي يا كيفيت پيشرفته، با قيمتهاي كمتري برآورده ميشود، نقش و موقعيت رهبري را داشته باشد. اين صنعت بايد براي انعطافپذيري و تغييرات سريع، سازماندهي و مديريت شود. صنعت بالغ، براي تامين نيازها و خواستههاي خود و مخاطبينش، شيوههاي خود را مرتبا تغيير ميدهد. بنابراين صنعت بالغ بايد براي شركا، همپيمانان و سرمايهگذاريهاي مشترك (جوينتونچرز) سازماندهي و مديريت شود كه بتواند خود را در اسرع وقت، با اين چرخشها و تغييرات هماهنگ و منطبق سازد.
نمونه بارز اين صنعت، صنعت داروسازي است. اين صنعت، تا همين اواخر – يعني از زمان اختراع داروهاي Sulfa و آنتيبيوتيكها و درست پيش از جنگ جهاني دوم- صنعتي رو به رشد و پيشتاز بود. اين صنعت، در دهه ۱۹۹۰ به صنعتي بالغ، تبديل شد و اين دقيقا، بدان معنا است كه اين صنعت، به احتمال قوي، تغييراتي سريع و ناگهاني را در جهت طرق جديد برآورده كردن تقاضاهاي قديمي و مثلا تغيير از داروهاي شيميايي به ژنتيكي، الكترونيك طبي، تجربه خواهد كرد.
مدير، در يك صنعت در حال افول، بايد بالاتر از هر چيز، براي تقليل مستمر، هدفمند و سيستماتيك هزينهها، سازماندهي و مديريت كند و همزمان در جهت بهبود كيفيت و نحوه ارائه خدمات تلاش كند و به جاي رشد حجم كاري خود- كه ميتواند به منزله كاهش حجم كاري سازماني ديگر باشد- موقعيت شركت را در قلمرو خود صنعت تقويت كند؛ زيرا تثبيت برتري و تمايز محصول، در يك صنعت رو به افول، بسيار دشوار است. در يك صنعت در حال افول، توليدات به «مالالتجاره» تبديل ميشود- چنانچه به سرعت در مورد اتومبيلسواري، – به جز در مورد چند اتومبيل لوكس و تجملاتي – در حال وقوع است.
در نتيجه، بنگاهها و نهادها- اعم از تجاري صنعتي يا غير آن، بايستي بياموزند كه استراتژيهاي خود را بر آگاهيهاي خود از روند توزيع درآمدهاي قابل مصرف و تطابق با آن و بالاتر از همه تطابق با هرگونه تغييرات حادث در اين توزيع درآمد، مبتني نمايند و اين دو لامحاله، نيازمند اطلاعات «كمي» و تجزيه و تحليل «كيفي» هستند.
با خدمات آموزشي و مشاوره اي ما بيشتر آشنا شويد:
دوره تخصصي ۲ هفته اي مهارت هاي كسب و كار در كشور انگليس SLS Specialist Language Services
دوره عالي مديريت كسب و كار DBA Doctor of Business Administration